جواد اسماعیل زاده؛ سعید حصارکی؛ سید محمد محمدی هادوی؛ محمد حسین ابراهیم زاده
چکیده
پیش زمینه: مطالعة کنش خزشی (creep behavior) یک سری از نانوکامپوزیتهای زیستتخریبپذیر (biodegradable) همچون پیچهای زیستی که به عنوان تجهیزات قابل کاشت در داخل بدن استفاده میشوند، یک موضوع حیاتی است. در این تحقیق، به منظور بررسی بیشتر کنش خزشی و خزشی - بازیابی این مواد زیستی، از چند مدل کلاسیک جهت بازسازی این کنشها استفاده شد.روش: کنشهای ...
بیشتر
پیش زمینه: مطالعة کنش خزشی (creep behavior) یک سری از نانوکامپوزیتهای زیستتخریبپذیر (biodegradable) همچون پیچهای زیستی که به عنوان تجهیزات قابل کاشت در داخل بدن استفاده میشوند، یک موضوع حیاتی است. در این تحقیق، به منظور بررسی بیشتر کنش خزشی و خزشی - بازیابی این مواد زیستی، از چند مدل کلاسیک جهت بازسازی این کنشها استفاده شد.روش: کنشهای خزشی و بازیابی نانوکامپوزیتهای متشکل از آمیختة پلیمری زیستتخریبپذیر پلی دال لاکتید، PDLLA (poly-D,L-lactic acid)، و پلیکاپرولاکترون، PCL (polycaprolactone)، تقویت شده با مقادیر مختلف 1، 3 و6 درصد وزنی از نانوذرات شیشة زیستفعال m-BGn (modified bioactive glass nanoparticles) برای مدلسازی انتخاب شدند. چند فرضیة مدلسازی همچون مدل توانی فایندلی (Findley)، مدل برگر (Burgers) و مدل ویبول (Weibull) استفاده شدند تا ارتباط بین نحوة توزیع و پراکندگی فاز m-BGn بر کنش خزشی و بازیابی نهایی نانوکامپوزیت دریافت شود.نتایج: در مدل فایندلی تأیید شد که کمترین مقدار پارامتر Aو بیشترین مقدار پارامتر n متعلق به نمونه با بیشترین مدول الاستیک است. Aدامنة کُرنش خزشی گذرا «transient creep strain» و n پارامتر توانی زمان است و نانوکامپوزیتها در مقایسه با آمیختة PCL/PDLLA، دارای مقدار کمتر A و بیشتر n هستند که میتوان به تأثیر بازدارندگی m-BGn در کُرنش خزشی مرتبط دانست. علاوه بر این نتایج، مدل برگر نشان داد که همه پارامترهای ویسکوالاستیک و ویسکوپلاستیک برای نانوکامپوزیتها از مقادیر بیشتری نسبت به آمیختههای خالص PDLLA/PCL برخوردارند. این بدین معناست که افزودن نانوذرات شیشة زیستفعال که منجر به کاهش کُرنش خزشی میشود، سبب افزایش مقادیر پیشبینیکنندة مدل برگر شده است که این مقادیر با رابطة عکس دارد. علاوه بر این، مدل توزیع ویبول تصدیق میکند که افزودن m-BGn به داخل آمیختههای پلیمری PDLLA/PCL منجر به کاهش مقادیر بازیابی کرنشی ویسکوالاستیک میشود. این اثر نیز میتواند ناشی از تاثیر بازدارندگی m-BGn بر کنش بازیابی خزشی نانوکامپوزیتها باشد.نتیجهگیری: نتایج به دست آمده از مدل سازی کنش خزش- بازیابی آمیختههای PDLLA/PCL و نانوکامپوزیتهای آن ثابت کرد که نانوذرات استحکام بخش شیشة زیستفعال یک نقش ممانعتکنندگی مناسب در کنشهای خزشی و بازیابی خزشی بازی میکنند.
مهران رضوی پور؛ سلمان غفاری؛ مسعود شایسته آذر؛ ابوالفضل کاظمی؛ شایان امجدی
چکیده
مقدمه: یکی از عوامل مؤثر در پیشبینی شکستگی انتهای رادیوس، اصلاحات آناتومیکی است. مطالعات مربوط به بازسازی آناتومیکی با پیامدهای عملکردی نتایج متعارضی داشتهاند. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین شاخصهای رادیوگرافی (آناتومیکی) پس از دررفتگی شکستگیهای انتهای رادیوس با عملکرد و نتایج بالینی انجام شده است.
روشها: در یک مطالعه ...
بیشتر
مقدمه: یکی از عوامل مؤثر در پیشبینی شکستگی انتهای رادیوس، اصلاحات آناتومیکی است. مطالعات مربوط به بازسازی آناتومیکی با پیامدهای عملکردی نتایج متعارضی داشتهاند. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین شاخصهای رادیوگرافی (آناتومیکی) پس از دررفتگی شکستگیهای انتهای رادیوس با عملکرد و نتایج بالینی انجام شده است.
روشها: در یک مطالعه کوهورت گذشتهنگر، شاخصهای رادیوگرافی شامل طول و شیب رادیوس، کجی (tilt) ولار، زاویة قطرهاشکی (teardrop)، عمق حفرة مفصلی و فاصله قدامی خلفی (distant AP) مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، قدرت نیشگون گرفتن و چنگ زدن (pinch & grip) مورد سنجش قرار گرفت و عملکرد به وسیله پرسشنامه کوئیک- دش (Quick DASH) ارزیابی شد.
یافتهها: نمرة درد با کوتاهی رادیال ارتباط معنیداری داشت (038/0=p)، اما مستقل از روش درمانی نبود. میزان رضایت بیماران در بیماران با عمق مفصل غیرطبیعی، جدا از سن و روش درمانی، به طور قابل توجهی پایینتر بود (004/0=p). نمرة کوئیک- دش به طور معنیداری با کوتاهی رادیال و عمق حفرة مفصلی، مستقل از روش درمانی و سن، ارتباط دارد (006/0=p). پینگذاری از طریق پوست به طور معنیداری با درد کمتر، معلولیت کمتر و رضایت بیشتر همراه بود (05/0>p).
نتیجهگیری: کوتاهی رادیال و عمق حفرة مفصلی با نتایج بالینی و عملکردی ارتباط دارد. در حالی که برخی مطالعات نشان میدهند که شاخصهای رادیوگرافی در افراد مسن لزوماً با پیامدهای عملکردی ارتباط ندارند، در این مطالعه ارتباط شاخصهای رادیولوژی با نتایج بالینی و عملکردی، مستقل از سن بود.
واژگان کلیدی: شکستگی انتهای رادیوس، شاخص رادیوگرافیک، نتایج بالینی، نتیجه عملکردی
داود عسگری
چکیده
زمینه و هدف : آسیب بافت غضروفی یکی از چالش های جهانی بوده و درصد زیادی از مردم را درگیر می کند . عامل اصلی استئوآرتریت ضربه و یا بیماری دژنراتیو وابسته به سن است . هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تزریق داخل مفصلی سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان و ترشحات حاصل از آن در ترمیم غضروف تخریب شده مفصل زانوی موش صحرایی می باشد. روش اجرا : 30 سر ...
بیشتر
زمینه و هدف : آسیب بافت غضروفی یکی از چالش های جهانی بوده و درصد زیادی از مردم را درگیر می کند . عامل اصلی استئوآرتریت ضربه و یا بیماری دژنراتیو وابسته به سن است . هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تزریق داخل مفصلی سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان و ترشحات حاصل از آن در ترمیم غضروف تخریب شده مفصل زانوی موش صحرایی می باشد. روش اجرا : 30 سر موش صحرایی نر با وزن تقریبی 200 تا 250 گرم به طور تصادفی به پنج گروه 6 تایی شامل گروه سالم (دریافت کننده سرم فیزیولوژی) ، گروه استئوآرتریت (تزریق منوسدیم یدو استات)، گروه مزانشیمی، گروه مزانشیمی+ دریافت همان حجم ترشحات سلولی+ محیط کشت و گروه تزریق محیط کشت تقسیم شدند. پس از گذشت چهار هفته، موشها کشته شده و مفصل ران با دو روش ماکروسکوپیک و میکروسکوپیک مورد مطالعه قرارگرفتند.یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داد که تزریق105 ×5/2 سلول در میلیلیتر اثر خوبی در ترمیم ضایعات غضروفی ایجاد شده توسط تزریق منوسدیم یدو استات داشت. مطالعات هیستولوژیک نشان داد که میزان فیبریلاسیون، وجود شکافهای ریز و شکافهای عمیق (P<0.05) در گروه درمان مزانشیمی کاهش یافت. میزان پروتئوگلیکان در گروه درمانی مزانشیمی افزایش معنیدار (P<0.05) داشت. همچنین، در گروه درمانی با ترشحات مزانشیمی و محیط کشت تغییراتی در جهت ترمیم غضروف تخریب شده مشاهده شد که تفاوت با گروه استئوآرتریت معنیدار نبود.نتیجهگیری: در این پژوهش اثر ترمیمی سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان و ترشحات این سلولها در بهبود آسیبهای هیستوپاتولوژیک غضروف مفصل موش صحرایی مورد تایید قرار گرفت.
محمد فکور؛ حنون سعدونی؛ پیام محمدحسینی؛ سعید باستان
چکیده
چکیدهمقدمه: هدف از انجام این مطالعه یافتن ارتباط آماری میان یافتههای بالینی و عملکردی بر اساس معیار نمرهدهی Lysholm در میزان موفقیت جراحی و رضایت بیماران از بازسازی آرتروسکوپیک رباط صلیبی قدامی، ACL (anterior cruciate ligament) بود.روش کار: مطالعه به صورت آیندهنگر و مقطعی (cross-sectional) انجام شد. 38 بیمار (42 زانو) در ردة سنی 17 تا 45 سال، که طی سالهای ...
بیشتر
چکیدهمقدمه: هدف از انجام این مطالعه یافتن ارتباط آماری میان یافتههای بالینی و عملکردی بر اساس معیار نمرهدهی Lysholm در میزان موفقیت جراحی و رضایت بیماران از بازسازی آرتروسکوپیک رباط صلیبی قدامی، ACL (anterior cruciate ligament) بود.روش کار: مطالعه به صورت آیندهنگر و مقطعی (cross-sectional) انجام شد. 38 بیمار (42 زانو) در ردة سنی 17 تا 45 سال، که طی سالهای 1397 و 1398 به دلیل پارگی ACL تحت جراحی آرتروسکوپی بازسازی در بیمارستان امام خمینی (ره) اهواز قرار گرفته بودند، وارد این مطالعه شدند. 6 و 12 ماه پس از جراحی، تستهای کلینیکی شامل «تست کشویی قدامی» (anterior drawer) و «تست لاچمن» (Lachman test) و پرسشنامة استاندارد Lysholm برای بیماران انجام و تکمیل شد و میزان همخوانی نتایج تستها با نتایج حاصل از پرسشنامة Lysholm و در نهایت با MRI بررسی شد.نتایج: در تشخیص پارگیACL ، 6 ماه پس از جراحی، بالاترین «حساسیت» مربوط به تست کشویی قدامی و معیار Lysholm، بالاترین «اختصاصیت» مربوط به تست لاچمن، بالاترین «ارزش اخباری مثبت» مربوط به تست لاچمن؛ و «بالاترین ارزش اخباری منفی» مربوط به تست کشویی قدامی و معیار Lysholm بود. 12 ماه پس از جراحی، «بالاترین حساسیت» مربوط به معیار Lysholm، «بالاترین اختصاصیت» مربوط به تست لاچمن، «بالاترین ارزش اخباری مثبت» مربوط به تست لاچمن و «بالاترین ارزش اخباری منفی» مربوط به معیار Lysholm بود. در 6 ماه اول، در 16/13% از بیماران نقص ترمیم (graft failure) مشاهده شده بود اما میزان فراوانی بیماران قرار گرفته در دسته Fair و Poor با معیار Lysholm، 95/28% بود. در 6 ماه دوم، در 14/7% از بیماران نقص ترمیم مشاهده شده بود اما میزان فراوانی بیماران قرار گرفته در دسته Fair و Poor معیار Lysholm، 05/19% بود.نتیجهگیری: از آنجایی که در برخی شرایط نظیر زیاد بودن قطر زانو به دلیل چاقی یا وجود تورم، معاینه ممکن است محدود شود و استناد به نتایج تستهای بالینی ممکن است با خطا مواجه شود، پیشنهاد میشود علاوه بر تستهای مکانیکی نظیر تست لاچمن و تست کشویی قدامی، جهت ارزیابی دقیقتر میزان موفقیت جراحی و درمان و نیز کمک به شناسایی دقیقتر آسیبهای محتمل از پرسشنامههای استاندارد مانند Lysholm استفاده شود.
جواد مرتضوی؛ محمد علی قاسمی؛ علیرضا امین جواهری
چکیده
اختلاف طول اندام بعد از تعویض مفصل لگن، THA (Total hip arthroplasty) یک عارضة شایع است که در میزان رضایت بیمار از عمل تعویض مفصل اثرگذار است. اختلاف طول اندام یکی از شایعترین علتهای گلایة بیمار از پزشک، بعد از عمل تعویض مفصل لگن است. بیماران کوتاهی را خیلی راحتتر از بلندی اندام قبول میکنند. اختلاف طول اندام میتواند باعث درد و لنگش بیمار و ...
بیشتر
اختلاف طول اندام بعد از تعویض مفصل لگن، THA (Total hip arthroplasty) یک عارضة شایع است که در میزان رضایت بیمار از عمل تعویض مفصل اثرگذار است. اختلاف طول اندام یکی از شایعترین علتهای گلایة بیمار از پزشک، بعد از عمل تعویض مفصل لگن است. بیماران کوتاهی را خیلی راحتتر از بلندی اندام قبول میکنند. اختلاف طول اندام میتواند باعث درد و لنگش بیمار و شُل شدن زودرس پروتز و کمردرد شود. به همین علت جراح باید سعی کند به کمک الگوبرداری (templating) قبل از عمل، و روشهای مختلف هنگام عمل، از این عارضه جلوگیری شود. در این مقاله مروری، بر آن شدیم با بررسی مقالات علمی که در این زمینه منتشر شدهاند، علتهای اختلاف طول اندام و روشهای جلوگیری از این عارضه قبل از عمل و در جریان عمل را بررسی کنیم.