صادق صابری؛ محمود فرزان؛ رضا مصطفوی طباطبائی
چکیده
پیشزمینه: مرور مقالات مرتبط با سلولهای بنیادی نشان میدهند که این عوامل بر کاهش درد و تاخیر در پیشرفت استئونکروز سر فمور در مراحل اولیه تاثیر دارند. در این مطالعه اثربخشی درمان به وسیله ایجاد تونل استخوانی و کاشت مغز استخوان اتولوگ تغلیظ شده در مراحل اولیه بررسی شد. مواد و روشها: مطالعه بهصورت کارآزمایی بالینی تصادفی انجام ...
بیشتر
پیشزمینه: مرور مقالات مرتبط با سلولهای بنیادی نشان میدهند که این عوامل بر کاهش درد و تاخیر در پیشرفت استئونکروز سر فمور در مراحل اولیه تاثیر دارند. در این مطالعه اثربخشی درمان به وسیله ایجاد تونل استخوانی و کاشت مغز استخوان اتولوگ تغلیظ شده در مراحل اولیه بررسی شد. مواد و روشها: مطالعه بهصورت کارآزمایی بالینی تصادفی انجام شد. تعداد ۲۸ هیپ در مراحل اولیه استئونکروز به دو گروه ۱۴ تایی تقسیم شدند و در همگی تونل استخوانی ایجاد گردید. در گروه گرافت مغز استخوان تزریق سلولهای تکهستهای مغز استخوان اتولوگ نیز انجام شد. بیماران و افراد ارزیابی کننده نسبت به تعیین گروه درمان ناآگاه بودند. مدت پیگیری ۲۴ ماه بود و در پایان دوره بیماران با مقیاس «وُومک» (WOMAC)، مقیاس سنجش دیداری درد (VAS) و امآرآی ارزیابی شدند. یافتهها: نتایج نشان دادند تفاوت میانگین و روند تغییرات نمرات در مقیاسهای «وُومک» و سنجش دیداری درد ۲۴ ماه پس از عمل جراحی بین دو گروه از نظر آماری معنیدار بود (۰۰۱/۰>p < /i>) . تغییرات نتایج امآرآی در گروه گرافت در جهت بهبودی (۰۴۶/۰=p < /i>) و در گروه دیگر در جهت تخریب (۰۰۱/۰>p < /i>) معنیدار بود. سه مورد از ۱۴ بیمار در گروه گرافت پسرفت بیماری داشتند. ن تیجهگیری: تزریق مغز استخوان تغلیظ شده در ناحیه نکروتیک میتواند درمان موثری در مراحل اولیه استئونکروز سر فمور باشد و باعث کاهش درد و علایم مفصلی و همچنین تاخیر در پیشرفت بیماری و حتی کاهش مرحله استئونکروز گردد.
احمدرضا افشار؛ کریم عیوضی آتشبیک
چکیده
پیشزمینه: در این مطالعه نتایج طولانیمدت (بیش از ۵ سال) دو روش «کوتاهکردن رادیوس» و «پیوند استخوان متصل به خونرسان» در بیماران کینباخ مقابسه شدند. مواد و روشها: در یک مطالعه گذشتهنگر با ۱۶ بیمار مبتلا به مراحل اولیه بیماری کینباخ، ۹ بیمار با دوره پیگیری ۴/۶ سال که تحت کوتاهکردن رادیوس قرار گرفته بود (گروه ۱) و ۷ بیمار با ...
بیشتر
پیشزمینه: در این مطالعه نتایج طولانیمدت (بیش از ۵ سال) دو روش «کوتاهکردن رادیوس» و «پیوند استخوان متصل به خونرسان» در بیماران کینباخ مقابسه شدند. مواد و روشها: در یک مطالعه گذشتهنگر با ۱۶ بیمار مبتلا به مراحل اولیه بیماری کینباخ، ۹ بیمار با دوره پیگیری ۴/۶ سال که تحت کوتاهکردن رادیوس قرار گرفته بود (گروه ۱) و ۷ بیمار با دوره پیگیری ۵/۶ سال که تحت پیوند استخوان متصل به رگ خونرسان قرار گرفته بودند (گروه ۲) بررسی شدند. دو گروه از نظر سن، جنس، دست عمل شده، مراحل اولیه بیماری طبق تقسیمبندی «لیتمن» و مدت پیگیری مشابه بودند. دو گروه در اولنار واریانس تفاوت بارزی داشتند. در آخرین پیگیری بیماران از نظر درد، حرکات مچدست، قدرت چنگ زدن، قدرت کارکرد و برآوردهای رادیولوژیک بررسی شدند. نتایج با مقیاس «ناکامورا» (Nakamura) و «کونیی» (Cooney) ارزیابی شدند. یافتهها: بین دو گروه از نظر درد، حرکات مچدست، قدرت چنگ زدن و تغییرات پرتونگاری تفاوت معنیداری وجود نداشت، اگرچه میزان قدرت چنگ زدن در گروه ۲ بالاتر بود. در گروه اول، در ۷ بیمار نمره «ناکامورا» و در ۵ بیمار نمره «کونیی» رضایتبخش بود. نمره تمامی بیماران گروه ۲ در دو مقیاس رضایتبخش بود. تفاوت میانگین نمرات «کونیی» دو گروه معنیدار بود. از نظر عمکرد مچ دست، بین میانگین نمرات «کونیی» در دو گروه تفاوت معنیدار وجود داشت. تفاوت میانگین نمرات «ناکامورا» در دو گروه معنیدار نبود. نتیجهگیری: هر دو گروه نتایج طولانیمدت مناسبی داشتند و تفاوت رادیولوژیک یا بالینی اساسی بین دو شیوه جراحی یافت نشد.
علی دوستمحمدی؛ محمد حسین فتحی؛ امین بیغم صادق؛ امیرحسین توکلیزاده؛ حامد اکبریان
چکیده
پیشزمینه: در سالهای اخیر بیوسرامیکهای زیست فعال مورد توجه ویژه پژوهشگران قرار گرفتهاند. شیشه زیست فعال (بیوگلاس) و هیدروکسی آپاتیت از جمله این بیوسرامیکها هستند. هدف از این پژوهش، ساخت و مشخصهیابی نانو ذرات بیوگلاس و هیدروکسی آپاتیت برای جایگزینی یا ترمیم استخوان بود. مواد و روشها: نانوبیوگلاس و هیدروکسی آپاتیت مطابق ...
بیشتر
پیشزمینه: در سالهای اخیر بیوسرامیکهای زیست فعال مورد توجه ویژه پژوهشگران قرار گرفتهاند. شیشه زیست فعال (بیوگلاس) و هیدروکسی آپاتیت از جمله این بیوسرامیکها هستند. هدف از این پژوهش، ساخت و مشخصهیابی نانو ذرات بیوگلاس و هیدروکسی آپاتیت برای جایگزینی یا ترمیم استخوان بود. مواد و روشها: نانوبیوگلاس و هیدروکسی آپاتیت مطابق روشهای مستند موجود ساخته شد. تحلیل عنصری بیوسرامیکهای ساخته شده به کمک پرتو ایکس انجام گردید و شکل و اندازه ذرات به کمک میکروسکوپ الکترونی مورد بررسی قرار گرفت. درنهایت، ذرات بیوسرامیک و ترکیب ساخته شده از آنها در استخوان خرگوش کاشته شد و فعالیت زیستی آنها از طریق هیستولوژی و پرتونگاری بررسی و مقایسه گردید. یافتهها: آزمونهای مشخصهیابی، تولید نانو ذرات بیوگلاس و هیدروکسی آپاتیت طبیعی را با ترکیب مورد نظر تأیید کرد. نتایج آزمونهای هیستوپاتولوژی و پرتونگاری نشان داد که نانوذرات بیوگلاس، هیدروکسی آپاتیت و کامپوزیت بیوگلاس/هیدروکسی آپاتیت، فعالیت زیستی قابل توجهی داشته و پس از گذشت ۴ تا 6 هفته باعث ترمیم نواقص استخوانی میشوند. همچنین مشاهده شد عملکرد زیستی کامپوزیت بیوگلاس/هیدروکسی آپاتیت نسبت به هر کدام از اجزای آن، به تنهایی بالاتر است. نتیجهگیری: تلفیق خاصیت هدایت استخوانی هیدروکسی آپاتیت و القای استخوانی بیوگلاس در کامپوزیت بیوگلاس/هیدروکسی آپاتیت، منجر به زیست فعالی بسیار خوب این ترکیب و پاسخ زیستی مناسب بافت سخت استخوان به این بیوسرامیک ترکیبی میگردد.
محسن موحدی یگانه
چکیده
پیشزمینه : پیچخوردگی سیندسموز بین یک تا یازده درصد صدمات مچ پا را شامل میشود. درک مکانیسم آسیب وارده، معاینه دقیق و استفاده از روشهای نوین تصویربرداری و آرتروسکوپی مچ پا اهمیت بهسزایی در ارزیابی و درمان این ضایعه دارد. مواد و روشها: یازده بیمار (۹ مرد، ۲ زن) با میانگین سنی ۲۶ سال (۳۸-۲۲ سال) با تشخیص آسیب سیندسموز، از ...
بیشتر
پیشزمینه : پیچخوردگی سیندسموز بین یک تا یازده درصد صدمات مچ پا را شامل میشود. درک مکانیسم آسیب وارده، معاینه دقیق و استفاده از روشهای نوین تصویربرداری و آرتروسکوپی مچ پا اهمیت بهسزایی در ارزیابی و درمان این ضایعه دارد. مواد و روشها: یازده بیمار (۹ مرد، ۲ زن) با میانگین سنی ۲۶ سال (۳۸-۲۲ سال) با تشخیص آسیب سیندسموز، از نظر علایم بالینی و پرتونگاری بررسی و نتایج درمانی براساس مقیاس انجمن پا و مچ پای آمریکا ( AOFAS ) ارزیابی گردید. میانگین زمان آسیب تا انجام آرتروسکوپی ۹ ماه (۱۲-۶ ماه) و میانگین زمان پیگیری بعد از جراحی ۱۲ ماه (۲۴-۶ ماه) بود. یافتهها : نتایج درمان در ۷ بیمار عالی (۱۰۰-۸۵) و ۴ بیمار خوب (۸۵-۷۰) بود. در آرتروسکوپی گیر افتادن بقایای رباط پاره شده در مفصل باعث درد میشد. این موارد در عکسهای اولیه دیاستاز نداشتند و در حین آرتروسکوپی علایمی از ناپایداری واضح مشاهده نگردید. در بعضی موارد تغییرات غضروفی در طرف مقابل و لبه مدیال قله تالوس دیده شد. نتیجهگیری: آسیب پنهان رباط سیندسموز میتواند عامل دردهای مزمن مچ پا باشد. دبریدمان رباط به روش آرتروسکوپی در مواردی که بیثباتی مفصل وجود نداشته باشد مؤثر میباشد .
ناصر جان محمدی؛ موسی یمین فیروز؛ فاطمه نوشین فرد
کامران مظفریان؛ امیررضا وثوقی؛ آریا حجازی؛ محمد زارعنژاد؛ مهدی خادم نظمی
چکیده
پیشزمینه: درمان صدمات بیثبات پنجمین مفصل کارپومتاکارپال دست، جااندازی بسته و پینگذاری میباشد. هدف این مطالعه، تعیین بیخطرین مسیر پینگذاری این مفصل با شیوهای است که از صدمات احتمالی به عصب اولنار و تاندونهای دست جلوگیری شود. مواد و روشها: در مرحله اول، مچدست و دست سه جسد تازه تشریح شدند و سپس بیخطرترین مسیر پینگذاری ...
بیشتر
پیشزمینه: درمان صدمات بیثبات پنجمین مفصل کارپومتاکارپال دست، جااندازی بسته و پینگذاری میباشد. هدف این مطالعه، تعیین بیخطرین مسیر پینگذاری این مفصل با شیوهای است که از صدمات احتمالی به عصب اولنار و تاندونهای دست جلوگیری شود. مواد و روشها: در مرحله اول، مچدست و دست سه جسد تازه تشریح شدند و سپس بیخطرترین مسیر پینگذاری در سطوح کرونال و ساژیتال نسبت به متاکارپال پنجم دست تعیین گردید. در مرحله دوم، پینگذاری طوری انجام شد که زوایای ورودی در هر نمونه، ترکیبی از ماکزیمم زوایای بدست آمده در مرحله قبل باشد. بعد از پرتونگاری، دست و مچ تشریح شدند. در مرحله سوم، پینگذاری در زاویههای خارج از محدودههای مرحله اول در دست چهار جسد انجام شد. بعد از پرتونگاری، دستها کالبدشکافی شدند. یافتهها: بیخطرترین مسیر تعیین شده در مرحله اول زاویه ۲۰ تا ۳۰درجه سطح کرونال نسبت به متاکارپال پنجم دست و در سطح ساژیتال از ۱۰ درجه ولار به سمت دورسال تا ۲۰ درجه دورسال به سمت ولار بود. در مرحله دوم پینگذاری در تمام نمونهها با عبور پین از وسط مفصل باعث تثبت محکم مفصل شد. تمام پینهای گذاشته شده در مرحله سوم باعث صدمه به عصب اولنار یا تاندونهای دست شدند و با با عبور از کنارههای مفصل، نتوانستند تثبیت محکم ایجاد کنند. نتیجهگیری: بیخطرترین راهرو برای پینگذاری در صدمات بیثبات مفصل پنجم کارپومتاکارپال دست با محل ورود ۲ سانتیمتری دیستال از سطح مفصل، ۲۰ تا ۳۰ درجه در سطح کرونال و از ۱۰ درجه ولار به دورسال تا ۲۰ درجه دورسال به ولار در سطح ساژیتال میباشد.
غلامحسین کاظمیان؛ غلامحسین کاظمیان؛ رضا توکلی دارستانی؛ محمد امامی تهرانی مقدم؛ علیرضا منافی راثی؛ بهروز اصغری؛ علی نعمتی؛ فرشاد صفدری
چکیده
در این مقاله دو بیمار دچار شکستگی یاتروژنیک گردن ران به دنبال درمان شکستگی دیافیز فمور با میله داخل کانال در اثر اشتباهات تکنیکی، معرفی شدند . اگرچه این عارضه بسیار نادر است اما به دلیل مشکلات فراوان ناشی از آن، لازم است به دقت از وقوع آن جلوگیری شود. به نظر میرسد وارد کردن میله از حفره پیریفورمیس، افزایش زاویه بین گردن و تنه ران ...
بیشتر
در این مقاله دو بیمار دچار شکستگی یاتروژنیک گردن ران به دنبال درمان شکستگی دیافیز فمور با میله داخل کانال در اثر اشتباهات تکنیکی، معرفی شدند . اگرچه این عارضه بسیار نادر است اما به دلیل مشکلات فراوان ناشی از آن، لازم است به دقت از وقوع آن جلوگیری شود. به نظر میرسد وارد کردن میله از حفره پیریفورمیس، افزایش زاویه بین گردن و تنه ران ( کوکساوالگا ) و وارد کردن بیش از حد میله به داخل کانال باعث افزایش احتمال شکستگی گردن فمور در زمان ثابت کردن تنه با میله داخل کانال گردید .
محمود کریمی مبارکه؛ محسن مردانی کیوی
چکیده
استئوتومی پرگزیمال تیبیا با نتایج موفق تعویض مفصل جایگاه خود را حفظ کرده است. انجام استئوتومی بر اجزاء مختلف زانو و عملکرد آنها اثر میگذارد. تغییرات ایجاد شده در بیومکانیک زانو همراه با اثراتی در کشکک، رباط طرفی داخلی، راستای ماهیچه چهارسر و شیب سطح تیبیا خواهد بود. هدف از انجام استئوتومی پرگزیمال تیبیا در افراد جوان و بدون ...
بیشتر
استئوتومی پرگزیمال تیبیا با نتایج موفق تعویض مفصل جایگاه خود را حفظ کرده است. انجام استئوتومی بر اجزاء مختلف زانو و عملکرد آنها اثر میگذارد. تغییرات ایجاد شده در بیومکانیک زانو همراه با اثراتی در کشکک، رباط طرفی داخلی، راستای ماهیچه چهارسر و شیب سطح تیبیا خواهد بود. هدف از انجام استئوتومی پرگزیمال تیبیا در افراد جوان و بدون آرتروز در نیمه داخلی زانو، توزیع مناسب وزن بدن برسطوح مفصلی و در افراد بزرگسال با تغییرات دژنراتیو، کند کردن سیر پیشرفت آرتروز است. تمامی استئوتومیهای پرگزیمال تیبیا یا با جابهجایی توبروزیته تیبیا و یا با فیبروز و کلسیفیکاسیون محل چسبندگی تاندون پاتلار موجب تغییر در بیومکانیک مفصل پاتلوفمورال میشوند. در استئوتومیهای پرگزیمال تیبیا اگر استئوتومی پرگزیمال به توبروزیته تیبیا باشد، با جابهجایی لاترال توبروزیته تیبیا موجب افزایش زاویه کوادریسپس میشود. در استئوتومی پرگزیمال تیبیا از نوع وج باز آزادسازی رباط طرفی داخلی از مدیال تیبیا لازم است. اگر به هر دلیل حفظ این رباط لازم باشد باید استئوتومی از دیستال این رباط شروع شود. از آنجا که پرگزیمال تیبیا تقریبا به شکل مثلث قائمالزاویه است بهطوریکه توبروزیته تیبیا در محاذات کورتکس لاترال است، در استئوتومی پرگزیمال از نوع وج باز، دهانه وج در گوشه پوسترومدیال باید سه برابر دهانه وج در ستیغ جلویی باشد. عدم رعایت این نکته موجب تغییر شیب سطح مفصلی میشود.