محمود بهاری؛ حسن رحیمی؛ محمد قره داغی؛ علیرضا هوتکانی
چکیده
پیشزمینه: شکستگی دیستال رادیوس شایعترین شکستگی در زنان یائسه مسن میباشد و احتمال وقوع در ۱۵% است. شواهد موجود نشان میدهد که بین اوستئوپروز و شکستگی دیستال رادیوس ارتباط وجود دارد. اوستئوپروز را با انجام تست تراکم استخوان مرکزی (مهره و هیپ) بهروش «دگزا» میتوان تشخیص داد. پایین بودن تراکم مهره یا هیپ زنگ خطر مهمی برای احتمال ...
بیشتر
پیشزمینه: شکستگی دیستال رادیوس شایعترین شکستگی در زنان یائسه مسن میباشد و احتمال وقوع در ۱۵% است. شواهد موجود نشان میدهد که بین اوستئوپروز و شکستگی دیستال رادیوس ارتباط وجود دارد. اوستئوپروز را با انجام تست تراکم استخوان مرکزی (مهره و هیپ) بهروش «دگزا» میتوان تشخیص داد. پایین بودن تراکم مهره یا هیپ زنگ خطر مهمی برای احتمال شکستگیهای مهرهها، انحراف ستون مهرهها و شکستگیهای هیپ در آینده نزدیک میباشد. در حال حاضر بررسیهای لازم برای تشخیص اوستئوپروز در زنان مسن دچار شکستگی دیستال رادیوس بهطور روتین انجام نمیشود. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط شکستگی دیستال رادیوس با تراکم استخوان در هیپ و مهره و بررسی احتمال نیاز به غربالگری برای اوستئوپروز در زنان مسن مبتلا به شکستگی دیستال رادیوس میباشد.مواد و روشها: این مطالعه آیندهنگر در بیمارستان امام رضا (ع) در یک دوره دو ساله بین سالهای ۱۳۸۳و ۱۳۸۴ در مشهد انجام شد. ۱۰۴ زن (با سن متوسط ۶۶/۹ سال) مبتلا به شکستگی دیستال رادیوس با تست تراکم استخوان مورد مطالعه قرار گرفتند. برای کسانی که اوستئوپروز تشخیص داده شد، داروی فسفونامید تجویز گردید و دو سال پس از درمان مجدداً تست تراکم استخوان انجام شد.یافتهها: در ۸۷ (۸۳/۶۵%) بیمار میانگین نمره t مهره ۱/۰۶+۲/۱۰- بود و ضعف استخوانی وجود داشت، بهطوری که اوستئوپروز در ۴۶ مورد (۴۴/۲۳%) و اوستئوپنی در 41 بیمار (۳۹/۴۲%) دیده شد و ۱۷ مورد (۱۶/۲۳% ) استخوان طبیعی داشتند. در ۴۶ بیمار تحت درمان، تراکم استخوان، میانگین نمره t مهره در شروع درمان ۰/۲۳+۲/۸۸-، و بعد از دو سال ۰/۳۲+۲/۵۵- بود (۰/۰۱>p < /em>).نتیجهگیری: از آنجا که حدود نیمی از زنان بالای ۵۵ سال مبتلا به شکستگی دیستال رادیوس اوستئوپروز در هیپ داشتند انجام تستهای تشخیصی برای اوستئوپروز بهصورت روتین در بین در این گروه از بیماران توصیه میشود.
محمود کریمی مبارکه؛ علیرضا سعید؛ علی نعمتی
چکیده
۳۱پیشزمینه: تعویض مفصل زانو یکی از راهحلهای نهایی برای بیماریهای زانو با تخریب مفصل و علایم بالینی درد، دفورمیتی و محدودیت حرکتی میباشد. نتایج این عمل جراحی در مطالعات موجود در سایر کشورها عالی گزارش میشود. در کشور ما مقالات مربوط به نتایج تعویض مفصل زانو زیاد نیستند. شرایط اجتماعی و فرهنگی و اعتقادات مذهبی مردم در میزان ...
بیشتر
۳۱پیشزمینه: تعویض مفصل زانو یکی از راهحلهای نهایی برای بیماریهای زانو با تخریب مفصل و علایم بالینی درد، دفورمیتی و محدودیت حرکتی میباشد. نتایج این عمل جراحی در مطالعات موجود در سایر کشورها عالی گزارش میشود. در کشور ما مقالات مربوط به نتایج تعویض مفصل زانو زیاد نیستند. شرایط اجتماعی و فرهنگی و اعتقادات مذهبی مردم در میزان رضایتمندی نقش دارد. هدف از این بررسی، ارائه نتایج کوتاه مدت تعویض مفصل زانو در کرمان بود.مواد و روشها: در یک مطالعه با روش کارآزمایی بالینی و آیندهنگر، ۵۴ بیمار (۱۱ مرد و ۴۳ زن) مبتلا به تخریب زانو بین سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵ در یک مرکز آموزشیـ درمانی کرمان تحت درمان آرتروپلاستی زانو قرار گرفتند. میانگین سنی بیماران ۶۵ سال (۸۰-۴۱ سال) و میانگین زمان پیگیری ۳۴/۳ ماه (۳ ماه تا ۵ سال) بود. ۴۶ زانو آرتروز و ۸ مورد آرتریت روماتویید داشتند. دادههای قبل و بعد از عمل با استفاده از برگه ارزیابی «انجمن زانو» مقایسه و وضعیت بیمار در مقایسه با سمت مقابل ارزیابی شد.یافتهها: براساس سیستم ارزیابی «انجمن زانو» ۱۹ بیمار گروه A، تعداد 4 بیمارBB و 31 بیمار C بودند. میانگین میزان بهبود درد از ۳۳ قبل از عمل به ۷۷ و ارزیابی عملکرد از ۴۱به ۷۲ رسید. ۹۶% بیماران از جراحی خود رضایت داشتند. یک مورد عفونت سطحی، یک مورد عمقی، ۲ مورد تأخیر در ترمیم زخم مشاهده شد. سه مورد نیاز به تعویض دوباره داشتند که یک زانو بهدلیل عفونت حاد ۱۰ روز پس از عمل، یک مورد عفونت ۱۶ ماه بعد از عمل و دیگری تغییر شکل جزء تیبیا پس از یکسال بود.نتیجهگیری: آرتروپلاستی در بیماران کرمانی با درصد بالای رضایت بیماران همراه است و شکست در کوتاهمدت بیش از همه به خطای تکنیک جراحی و عفونت مربوط میشود.
محمدتقی پیوندی؛ سیدرضا شریفی؛ اقبال صدری
چکیده
پیشزمینه: روشهای درمانی مختلفی جهت درمان بیماری کین باخ، نکروز آواسکولار استخوان لونیت مچ دست وجود دارد. ما در این مطالعه، نتایج درمانی برداشتن لونیت و استئوتومی و پیوند استخوان کاپیتیت را گزارش نمودیم.مواد و روشها: یازده بیمار در مرحله ۳ بیماری کینباخ، با درمان برداشتن لونیت و استئوتومی و پیوند استخوانی داخل کاپیتیت در ...
بیشتر
پیشزمینه: روشهای درمانی مختلفی جهت درمان بیماری کین باخ، نکروز آواسکولار استخوان لونیت مچ دست وجود دارد. ما در این مطالعه، نتایج درمانی برداشتن لونیت و استئوتومی و پیوند استخوان کاپیتیت را گزارش نمودیم.مواد و روشها: یازده بیمار در مرحله ۳ بیماری کینباخ، با درمان برداشتن لونیت و استئوتومی و پیوند استخوانی داخل کاپیتیت در یک دوره پیگیری ۶ ساله (10-2 سال) در دو مرکز درمانی مشهد بررسی شدند. بیماران از لحاظ درد، دامنه حرکت، قدرت مچ دست (grip) و بازگشت به فعالیتهای قبل از عمل مورد مطالعه قرار گرفتند.یافتهها: درد به جز یک بیمار در بقیه بیماران بهطور قابل ملاحظهای کاهش یافت، قدرت مچ دست به بیش از ۷۰% سمت سالم افزایش پیدا کرد (بهجز یک مورد).نتیجهگیری: تنها در یک بیمار که در مرحله اول آرترودز بود، درد بعد از عمل همچنان قابل ملاحظه بود. بهجز در یک بیمار، در بقیه بیماران قدرت مچ دست به بالای ۷۰% رسیده بود. لیکن روش حذف لونیت برای بیماران در مرحله ۳ کین باخ توصیه میشود.
محمدعلی عرفانی؛ هرمز نورایی؛ امیدرضا مومن زاده
چکیده
پیش زمینه: بیشتر صاحبنظران در مورد لزوم درمان جراحی شکستگیهای ناپایدار مهرههای سینهای و کمری توافق دارند، اما درمورد روش جراحی پشتی یا از جلو، هنوز اتفاقنظر کامل وجود ندارد. در این تحقیق نتایج سوبژکتیو و ابژکتیو جراحی پشتی با بهکارگیری یک سیستم سگمنتال و دکمپرس کردن کانال نخاعی از طریق لیگامنتوتاکسی بررسی شد.مواد و روشها: ...
بیشتر
پیش زمینه: بیشتر صاحبنظران در مورد لزوم درمان جراحی شکستگیهای ناپایدار مهرههای سینهای و کمری توافق دارند، اما درمورد روش جراحی پشتی یا از جلو، هنوز اتفاقنظر کامل وجود ندارد. در این تحقیق نتایج سوبژکتیو و ابژکتیو جراحی پشتی با بهکارگیری یک سیستم سگمنتال و دکمپرس کردن کانال نخاعی از طریق لیگامنتوتاکسی بررسی شد.مواد و روشها: در یک مطالعه طولی ۳۷ بیمار بین فروردین ۱۳۸۰ تا فروردین ۱۳۸۴ در یک مرکز درمانی شیراز تحت درمان جراحی قرار گرفتند. شکستگی مهرههای سینهای و کمری به مدت میانگین ۳۰ ماه (۴۶-۱۲ ماه) بعد از عمل جراحی پیگیری شدند. در پایان پیگیری خصوصیات سوبرکتیو و ابژکتیو شامل درد کمر (مقیاس نمرهبندی دنیس)، سطح عملکرد، وضعیت شغلی (مقیاس شغلی دنیس)، وضعیت عصبشناسی (درجهبندی فرانکل) و شاخصهای پرتونگاری (زاویه کایفور، زاویه گوهای، کلاپس، شاخص ساژیتال، زاویه پشتی مهره و شکستن یا جابهجایی وسیله) مورد بررسی قرار گرفتند..یافتهها: بیست بیمار درد نداشتند، ۳۵ بیمار عملکرد مستقل داشتند (درجه FIM ،F7 ،F6) و بیمارانی که ضایعه عصبی داشتند ۱/۶ درجه فرانکل بهبودی نشان دادند. میانگین زاویه کایفوز (موضعی) از ۱۹/۱ درجه قبل از عمل به ۱/۱ درجه بعد از عمل و ۱/۵ درجه در پیگیری نهایی رسید. عوارض جراحی محدود به ۳ مورد عفونت خفیف موضعی بود و فقط یک مورد شکستن وسیله مشاهده شد.نتیجهگیری: از نظر تصحیح معیارهای پرتونگاری شکستگی و نتایج سوبژکتیو و آبژکتیو، این روش یک شیوه سریع، موثر و ایمن میباشد، جراحان با آن آشناترند، عوارض کمتری نسبت به جراحی از جلو دارد و میزان شکستن یا جابهجایی وسیله نیز در آن اندک است.
علیرضا سعید؛ داود جعفری؛ حمید طاهری؛ هومن شریعت زاده
چکیده
پیشزمینه: از آنجا که شکستگیهای دیستال رادیوس شایعترین شکستگیهای ارتوپدی میباشند و یکی از عوارض شایع آنها محدودیت حرکتی در چرخش مچ و ساعد است، تعیین عوامل همراه با این محدودیت حرکتی اهمیت دارد. هدف از این مطالعه یافتن عوامل مؤثر بر کاهش حرکت چرخشی مچ دست و ساعد در مواردی است که شکستگی خارج مفصلی دیستال رادیوس همراه با شکستگی ...
بیشتر
پیشزمینه: از آنجا که شکستگیهای دیستال رادیوس شایعترین شکستگیهای ارتوپدی میباشند و یکی از عوارض شایع آنها محدودیت حرکتی در چرخش مچ و ساعد است، تعیین عوامل همراه با این محدودیت حرکتی اهمیت دارد. هدف از این مطالعه یافتن عوامل مؤثر بر کاهش حرکت چرخشی مچ دست و ساعد در مواردی است که شکستگی خارج مفصلی دیستال رادیوس همراه با شکستگی استیلویید اولنا باشد.مواد و روشها: در یک بررسی آیندهنگر مورد ـ شاهدی، ۴۷ بیمار (۲۰ مرد و ۲۷ زن) با شکستگی خارج مفصلی دیستال رادیوس از اسفند ۸۴ تا دی ۸۵ مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سنی بیماران ۷/۳۲± ۵۴ سال (۶۹-۴۴ سال) و مدت زمان پیگیری 6 ماه بود. بیماران در فواصل مشخص پس از درمان معاینه و در پایان دوره پیگیری، حرکات چرخشی مچ و ساعد آنان اندازهگیری شد. نتایج قبل و بعد از عمل مقایسه شدند.یافتهها: ۲۳ بیمار در گروه ۱ (استیلویید اولنا سالم) و ۲۴ نفر در گروه ۲ (استیلویید اولنا شکسته) دوره پیگیری را به پایان رساندند. در این زمان میانگین محدودیت سوپیناسیون مچ و ساعد در گروه ۲ (۲۵/۴۴) بهطور معنیداری بیشتر از گروه ۱ (۸/۹۱) بود (۰/۰۵> p < /em>).نتیجهگیری: بهنظر میرسد همراهی شکستگی خارج مفصلی دیستال رادیوس با شکستگی استیلویید اولنا حداقل در کوتاه مدت باعث محدودیت حرکت سوپیناسیون در مچ و ساعد میشود، اگرچه بهسادگی نمیتوان در مورد مکانیسم این پدیده و اهمیت بالینی آن توضیح داد.
احمدرضا افشار؛ زهرا یکتا؛ فردین میرزاطلوعی
چکیده
پیشزمینه: سندرم تونل کارپ در اثر تحت فشار قرار گرفتن عصب مدیان در تونل مچ دست ایجاد میشود. تست استاندارد شده جهت تشخیص قطعی سندرم تونل کارپ وجود ندارد و تابلوی بالینی شامل مجموعهای از علایم و نشانهها میباشد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تطابق یافتههای سابژکتیو، ابژکتیو و الکتروفیزیولوژی در بیماران مبتلا به سندرم تونل کارپ ...
بیشتر
پیشزمینه: سندرم تونل کارپ در اثر تحت فشار قرار گرفتن عصب مدیان در تونل مچ دست ایجاد میشود. تست استاندارد شده جهت تشخیص قطعی سندرم تونل کارپ وجود ندارد و تابلوی بالینی شامل مجموعهای از علایم و نشانهها میباشد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تطابق یافتههای سابژکتیو، ابژکتیو و الکتروفیزیولوژی در بیماران مبتلا به سندرم تونل کارپ که مورد عمل جراحی قرار گرفتهاند، بود.مواد و روشها: در یک مطالعه آیندهنگر از بیمارانی که در فاصله زمانی 5/1 سال (شهریور 84 تا اسفند 85) با علایم سندرم تونل کارپ ایدیوپاتیک به بیمارستان شهید مطهری ارومیه مراجعه کردند، 103 بیمار به علت سندروم تونلکارپ مورد عمل جراحی قرار گرفتند. علایم سابژکتیو با استفاده از دو پرسشنامه ارزیابی شد. علایم ابژکتیو شامل علامت «تینل»، تست «فالن»، قدرت دست (power grip) و قدرت گرفتن جسم بین انگشت شست و نشانه (pinch) و بررسی الکتروفیزیولوژی بود. دادههای جمعآوری شده مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند.یافتهها: بین تست «فالن» و علامت «تینل» همبستگی خطی مستقیم و معنیدار وجود داشت؛ بین میانگین مقادیر قدرت دست و قدرت گرفتن جسم بین انگشت شست و نشانه، و همچنین بین شدت علایم و وضعیت عملکرد دست همبستگی مثبت وجود داشت. بین یافتههای ابژکتیو و سابژکتیو تنها در افراد با اختلال شدید الکتروفیزیولوژی ارتباط معنیدار بود.نتیجهگیری: به نظر میرسد که ترکیب علایم سابژکتیو، ابژکتیو و الکتروفیزیولوژی، دقت تشخیص قطعی سندرم تونلکارپ را افزایش میدهد. در مراحل پیشرفته بیماری که اختلال الکتروفیزیولوژی عصب بیشتر می شود، تطابق و همخوانی علایم وجود دارد.
خدامراد جمشیدی؛ سیدحمیدرضا مدرس نژاد
چکیده
استئوسارکومای لگن هنوز یکی از موارد بحث برانگیز در ارتوپدی است. فاصله زمانی بین اولین علایم تشخیص و درمان در استئوسارکوما طولانی است. اولین نشانه استئوسارکوما درد و شایعترین علامت بالینی آن توده قابل لمس است. در این بین اِدم اولیه اندام بهواسطه استئوسارکومای لگن از نوع اینترومدولاری درجه پایین جزء موارد نادر است. در این گزارش ...
بیشتر
استئوسارکومای لگن هنوز یکی از موارد بحث برانگیز در ارتوپدی است. فاصله زمانی بین اولین علایم تشخیص و درمان در استئوسارکوما طولانی است. اولین نشانه استئوسارکوما درد و شایعترین علامت بالینی آن توده قابل لمس است. در این بین اِدم اولیه اندام بهواسطه استئوسارکومای لگن از نوع اینترومدولاری درجه پایین جزء موارد نادر است. در این گزارش مرد ۱۶ ساله با ادم اندام تحتانی سمت چپ و با تشخیص استئوسارکومای اینترمدولاری با درجه پایین ناحیه لگن گزارش شده است.