دست
مهرنوش نخعی؛ نفیسه جیرفتی؛ علی مرادی؛ محمد حسین ابراهیم زاده
چکیده
پیشزمینه: غلاف تاندون فلکسور در انگشتان یک تونل فیبروسئوسی با خط سینوویال با تراکم سگمنتال بافت فیبری است که پولی نامیده میشود. پولی نوع A با ساختاری حلقوی، از مهمترین پولیها در انگشتان دست است. روش رایج در درمان و ترمیم تاندون آسیبدیده، بازسازی دو مرحلهای آن با استفاده از سیلیکون راد میباشد که به دلیل زمان بازتوانی بلندمدت ...
بیشتر
پیشزمینه: غلاف تاندون فلکسور در انگشتان یک تونل فیبروسئوسی با خط سینوویال با تراکم سگمنتال بافت فیبری است که پولی نامیده میشود. پولی نوع A با ساختاری حلقوی، از مهمترین پولیها در انگشتان دست است. روش رایج در درمان و ترمیم تاندون آسیبدیده، بازسازی دو مرحلهای آن با استفاده از سیلیکون راد میباشد که به دلیل زمان بازتوانی بلندمدت و تمایل به چسبندگی تاندون ترمیم شده به تونل فیبری-استخوانی اطرافش، همواره با مشکلاتی همراه بوده است. استفاده از پولی مصنوعی برای ترمیم آسیبهای تأخیری تاندون در یک مرحله باعث میشود که ترمیم دو مرحلهای تاندون فلکسور در ناحیة یک و دو، در یک مرحله انجام شود و نیازی به استفاده از سلیکونراد و عوارض و هزینة آن نخواهد بود. در این راستا، در پژوهش پیش رو، داربستهای نانوالیافی پلییورتان (PU) برای ساخت پولی مصنوعی طراحی شدهاند.مواد و روشها: الکتروریسی برای ساخت داربستهای نانوالیافی مورد استفاده قرار گرفت و خواص ساختاری و مکانیکی آنها مورد ارزیابی قرار گرفته است.یافتهها: خواص ساختاری داربستهای نانوالیافی نشاندهندة نزدیکی سایز نانوالیاف پلییورتان با الیاف پروتئینی و پلیساکاریدی در ماتریس برونسلولی، Extracellular Matrix (ECM) میباشد. نتایج حاصل از طیفسنجی تبدیل فوریه مادون قرمز، Fourier Transform Infrared (FTIR) تأییدکنندة حضور گروههای عاملی Polyurethane (PU) و عدم حضور واکنشهای ناخواسته است. میزان تنش (54/0±19/3) و مدول یانگ (39/0±20/1) در ساختارهای نانوالیافی پلییورتان شباهت نزدیکی به خواص مکانیکی در پولیهای طبیعی را نشان میدهند.نتیجهگیری: نتایج به دست آمده نشان میدهد داربستهای نانوالیافی پلییورتان میتوانند به عنوان کاندیدای مناسبی جهت ساخت پولی مصنوعی در آسیب تاندون فلکسور مطرح شوند.
بهزاد امین زاده؛ مطهره ابراهیم نژاد؛ محمدحسین ابراهیم زاده؛ حسن مهراد مجد؛ علی مرادی
چکیده
پیشزمینه: هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین تغییرات ایجاد شده در سونوگرافی قبل و بعد از عمل جراحی برای سندرم تونل کارپ (CTS) است.مواد و روشها: در یک مطالعه آیندهنگر از 15 بیمار مراحعه کننده وکاندید عمل جراحی برای سندرم تونل کارپ بین سالهای 96-97 سونوگرافی قبل و سه ماه بعد از عمل جراحی بعمل آمد و تغییرات ساختاری به وجود آمده ...
بیشتر
پیشزمینه: هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین تغییرات ایجاد شده در سونوگرافی قبل و بعد از عمل جراحی برای سندرم تونل کارپ (CTS) است.مواد و روشها: در یک مطالعه آیندهنگر از 15 بیمار مراحعه کننده وکاندید عمل جراحی برای سندرم تونل کارپ بین سالهای 96-97 سونوگرافی قبل و سه ماه بعد از عمل جراحی بعمل آمد و تغییرات ساختاری به وجود آمده در عصب مدین و ارتباط آن با تونل کارپ مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: در یافتههای سونوگرافی نشان داده شد که بعد از عمل، یافتههای مربوط به ارتفاع، قطر و سطح مقطع عصب مدین در تونل کارپ در ناحیه پیزیفرم، کاهش و در ناحیه هوک همیت افزایش یافت (P=0.002 در پیزیفرم و P=0.001 در هوک همیت) که دلیل بر رفع ادم عصب در پیزیفرم و برداشته شدن مؤثر فشار از روی عصب در هوک همیت است. نتیجهگیری: سونوگرافی عصب مدین از نظر بررسی تغییرات حاصله در مساحت عصب مدین میتواند بهعنوان روشی مؤثر و دقیق در تشخیص و پیگیری بعد از عمل بیماران مبتلا به سندرم تونل کارپ باشد.