مینا ایروانی؛ فرزام فرهمند؛ سهیل مهدی پور
چکیده
پیشزمینه: استئوتومی بالای تیبیا یک روش معمول برای درمان ناهمراستایی محوری اندام تحتانی (بدشکلیهای واروس-والگوس) است. موفقیت این جراحی به میزان اصلاح محور بارگذاری وابسته است. هدف از این مطالعه شبیهسازی جراحی استئوتومی بالای تیبیا در یک بیمار دارای بدشکلی واروس به منظور بررسی رابطه گوه استئوتومی با تغییرات محور مکانیکی ...
بیشتر
پیشزمینه: استئوتومی بالای تیبیا یک روش معمول برای درمان ناهمراستایی محوری اندام تحتانی (بدشکلیهای واروس-والگوس) است. موفقیت این جراحی به میزان اصلاح محور بارگذاری وابسته است. هدف از این مطالعه شبیهسازی جراحی استئوتومی بالای تیبیا در یک بیمار دارای بدشکلی واروس به منظور بررسی رابطه گوه استئوتومی با تغییرات محور مکانیکی و تغییرات پیکربندی مفصل بود.
مواد و روشها: به این منظور یک مدل المان محدود از بیمار دارای بدشکلی واروس برای تحلیل در محیط آباکوس ایجاد شد. هندسه مدل با استفاده از تصاویر سیتیاسکن کل اندام تحتانی و امآرآی مفصل زانو بازسازی شد. جراحی استئوتومی به صورت استئوتومی گوه بسته با قراردادن گوههایی با زوایای مختلف در قسمت پروگزیمال تیبیا و اعمال تغییر امتداد بارگذاری ناشی از آنها در مدل شبیهسازی شد. در طی آنالیز، یک بار ٦٠٠ نیوتنی در راستای محور مکانیکی مدل به مفصل ران اعمال شد و نتایج تغییرات در موقعیت فمور نسبت به تیبیا و توزیع نیرو در بافتهای نرم مفصل مورد مطالعه قرار گرفت.
یافتهها: مطالعه نشان داد که میزان اصلاح واقعی محور مکانیکی همواره کمتر از مقدار پیش بینی شده بر اساس امتداد استخوانها در پیش از جراحی است که در آن اثرات بافتهای نرم بر پیکربندی مفصل پس از جراحی در نظر گرفته نمیشود.
نتیجهگیری: مدلسازی اختصاصی بیمار میتواند با شبیهسازی عمل جراحی پیش از اجرای آن و تعیین میزان بهینه اصلاح، به بهبود نتایج عمل جراحی استئوتومی بالای تیبیا کمک کند.
سهیل مهدی پور؛ فرید عباس زاده؛ مراد کریم پور؛ فرزام فرهمند؛ زهرا سقائی
چکیده
پیشزمینه: پرتونگاری دو بعدی، دقت کافی در بررسی انحرافات اندام تحتانی را ندارد و میتواند منجر به اشتباه در تفسیر دفورمیتی اندام گردد. هدف از این مطالعه تبیین روشی برای تحلیل سه بعدی دفورمیتی اندام و شبیهسازی عمل جراحی اصلاحی در فضای مجازی، و تولید گاید مخصوص جهت اصلاح مورد نظر بود.مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی، ۱۰ اندام ...
بیشتر
پیشزمینه: پرتونگاری دو بعدی، دقت کافی در بررسی انحرافات اندام تحتانی را ندارد و میتواند منجر به اشتباه در تفسیر دفورمیتی اندام گردد. هدف از این مطالعه تبیین روشی برای تحلیل سه بعدی دفورمیتی اندام و شبیهسازی عمل جراحی اصلاحی در فضای مجازی، و تولید گاید مخصوص جهت اصلاح مورد نظر بود.مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی، ۱۰ اندام با دفورمیتی در ناحیه زانو انتخاب شدند و پرتونگاری ایستاده و سیتیاسکن اندام تحتانی در اختیار گروه مهندسی قرار گرفت. سیتیاسکن بیمار با استفاده از تصاویر پرتونگاری ایستاده به مدل سه بعدی در حالت تحمل وزن تبدیل شد. زوایا و شاخصهای مورد نیاز، با نرمافزار اندازهگیری شد و پس از تعیین دفورمیتی، اصلاح در محیط رایانهای انجام شد که مبنای طراحی گاید قرار گرفت. در نهایت گاید طراحی شده با روش پرینت سه بعدی ساخته و در اختیار جراح قرار گرفت.یافتهها: در ۶ مورد دفورمیتی در صفحه فرونتال، یک مورد صفحات فرونتال و ساژیتال، یک مورد در هر سه صفحه، و دو مورد در صفحات فرونتال و عرضی تشخیص داده شد. در همه موارد دفورمیتی استخوانی اصلاح گردید. اگرچه بررسی دقیق در صفحه آگزیال نیاز به سیتیاسکن بعد از عمل داشت، اما فقط از طریق بالینی ارزیابی گردید.نتیجهگیری: ترمیم سه بعدی انحرافات محوری استخوانهای اطراف زانو به کمک رایانه و تولید گاید مخصوص بیمار، علاوه بر حصول نتایج یکسان توسط جراحان متفاوت، نتیجه عمل استئوتومی را نیز به حداکثر مطلوب میرساند.
فیروز مددی؛ محمدرضا عباسیان؛ فواد رحیمی؛ فریور عبداله زاده لاهیجی؛ آرمین اعلمی هرندی؛ فرزام فرهمند؛ طاهره یزدان یار؛ فیروزه مددی؛ رضا صادقیان
چکیده
پیشزمینه: آسیب رباط متقاطع جلویی یکی از شایعترین صدمات مفصل زانو میباشد. روشهای متعددی برای ثابت کردن رباط بازسازی شده در تیبیا معرفی شده ولی ثابت کردن هیبرید گرافت همسترینگ یک روش مقبول در بازسازی رباط متقاطع جلویی می باشد. هدف از این مطالعه مقایسۀ خصوصیات بیومکانیک تثبیت جزء تیبیال گرافت همسترینگ با استفاده از دو روش ...
بیشتر
پیشزمینه: آسیب رباط متقاطع جلویی یکی از شایعترین صدمات مفصل زانو میباشد. روشهای متعددی برای ثابت کردن رباط بازسازی شده در تیبیا معرفی شده ولی ثابت کردن هیبرید گرافت همسترینگ یک روش مقبول در بازسازی رباط متقاطع جلویی می باشد. هدف از این مطالعه مقایسۀ خصوصیات بیومکانیک تثبیت جزء تیبیال گرافت همسترینگ با استفاده از دو روش مختلف ثابت کردن انجام شد.مواد و روشها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی، ۲۲ بیمار با پارگی ایزوله رباط متقاطع جلویی که به روش ثابت کردن دوبل بخش تیبیا تحت بازسازی اولیۀ قرار گرفته بودند، با ۲۴ بیمار که به روش ثابت کردن منفرد در قسمت تیبیا با پیچ اینترفرانس قابل جذب ثابت شده بودند، مقایسه شدند. برای گرافت جزء فمورال، از اندوباتون استفاده شد. در این روش جدید ما، باقیمانده گرافت همسترینگ بعد از ثابت کردن در کانال تیبیا با پیچ اینترفرانس قابل جذب از تونل استخوانی در تیبیا عبور داده شد و ادامه گرافت با نخ اتیباند بخیه شد. در گروه شاهد برای ثابت کردن گرافت در کانال تیبیال فقط از پیچ اینترفرانس قابل جذب استفاده شد. سپس بیماران دو گروه در یک پیگیری یک ساله با استفاده از مقیاس درجهبندی «سینسیناتی» (Cincinnati Knee Scale) دستگاه KT-2000 ارزیابی و مقایسه شدند.یافتهها: میانۀ امتیاز نشانهها در گروه مورد ۸ و در گروه شاهد ۹ بود. با استفاده از ابزار KT-2000 در گروه مورد، ۱۱ بیمار نتیجۀ عالی و ۱۱ بیمار خوب؛ و گروه شاهد ۴ بیمار نتیجۀ عالی و ۲۰ بیمار نتیجۀ خوب داشتند (۰/۰۱=p < /em>).نتیجهگیری: در بازسازی رباط متقاطع جلویی با استفاده از گرافت هامسترینگ، ثابت کردن قسمت تیبیای گرافت به صورت دوبل در مقایسه با ثابت کردن جزء تیبیا با پیچ، از نظر علایم ناراحتکننده و همچنین براساس ارزیابی با سیستم KT-2000 نتایج بهتری نشان میدهد.