فیروز مددی؛ محمدرضا عباسیان؛ فواد رحیمی؛ فریور عبداله زاده لاهیجی؛ آرمین اعلمی هرندی؛ فرزام فرهمند؛ طاهره یزدان یار؛ فیروزه مددی؛ رضا صادقیان
چکیده
پیشزمینه: آسیب رباط متقاطع جلویی یکی از شایعترین صدمات مفصل زانو میباشد. روشهای متعددی برای ثابت کردن رباط بازسازی شده در تیبیا معرفی شده ولی ثابت کردن هیبرید گرافت همسترینگ یک روش مقبول در بازسازی رباط متقاطع جلویی می باشد. هدف از این مطالعه مقایسۀ خصوصیات بیومکانیک تثبیت جزء تیبیال گرافت همسترینگ با استفاده از دو روش ...
بیشتر
پیشزمینه: آسیب رباط متقاطع جلویی یکی از شایعترین صدمات مفصل زانو میباشد. روشهای متعددی برای ثابت کردن رباط بازسازی شده در تیبیا معرفی شده ولی ثابت کردن هیبرید گرافت همسترینگ یک روش مقبول در بازسازی رباط متقاطع جلویی می باشد. هدف از این مطالعه مقایسۀ خصوصیات بیومکانیک تثبیت جزء تیبیال گرافت همسترینگ با استفاده از دو روش مختلف ثابت کردن انجام شد.مواد و روشها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی، ۲۲ بیمار با پارگی ایزوله رباط متقاطع جلویی که به روش ثابت کردن دوبل بخش تیبیا تحت بازسازی اولیۀ قرار گرفته بودند، با ۲۴ بیمار که به روش ثابت کردن منفرد در قسمت تیبیا با پیچ اینترفرانس قابل جذب ثابت شده بودند، مقایسه شدند. برای گرافت جزء فمورال، از اندوباتون استفاده شد. در این روش جدید ما، باقیمانده گرافت همسترینگ بعد از ثابت کردن در کانال تیبیا با پیچ اینترفرانس قابل جذب از تونل استخوانی در تیبیا عبور داده شد و ادامه گرافت با نخ اتیباند بخیه شد. در گروه شاهد برای ثابت کردن گرافت در کانال تیبیال فقط از پیچ اینترفرانس قابل جذب استفاده شد. سپس بیماران دو گروه در یک پیگیری یک ساله با استفاده از مقیاس درجهبندی «سینسیناتی» (Cincinnati Knee Scale) دستگاه KT-2000 ارزیابی و مقایسه شدند.یافتهها: میانۀ امتیاز نشانهها در گروه مورد ۸ و در گروه شاهد ۹ بود. با استفاده از ابزار KT-2000 در گروه مورد، ۱۱ بیمار نتیجۀ عالی و ۱۱ بیمار خوب؛ و گروه شاهد ۴ بیمار نتیجۀ عالی و ۲۰ بیمار نتیجۀ خوب داشتند (۰/۰۱=p < /em>).نتیجهگیری: در بازسازی رباط متقاطع جلویی با استفاده از گرافت هامسترینگ، ثابت کردن قسمت تیبیای گرافت به صورت دوبل در مقایسه با ثابت کردن جزء تیبیا با پیچ، از نظر علایم ناراحتکننده و همچنین براساس ارزیابی با سیستم KT-2000 نتایج بهتری نشان میدهد.
فیروز مددی؛ سید مرتضی کاظمی؛ آرمین اعلمی هرندی؛ محمدرضا عباسیان؛ فریور عبداله زاده لاهیجی؛ حمیدرضا حسین زاده؛ فواد رحیمی
چکیده
پیشزمینه: نکروزآواسکولار هیپ با تخریب استخوانی ناشی از عدم کفایت خونرسانی و تخریب سطوح مفصلی ناشی از آن، از جمله بیماریهای شایع ناتوانکنندۀ دهههای چهارم و پنجم زندگی است. آرتروپلاستی مفصل هیپ به روش روکشگذاری فلز روی فلز از جمله روشهای درمانی جدید برای رفع مشکلات ناشی از نکروز آواسکولار است و این مطالعه به منظور بررسی ...
بیشتر
پیشزمینه: نکروزآواسکولار هیپ با تخریب استخوانی ناشی از عدم کفایت خونرسانی و تخریب سطوح مفصلی ناشی از آن، از جمله بیماریهای شایع ناتوانکنندۀ دهههای چهارم و پنجم زندگی است. آرتروپلاستی مفصل هیپ به روش روکشگذاری فلز روی فلز از جمله روشهای درمانی جدید برای رفع مشکلات ناشی از نکروز آواسکولار است و این مطالعه به منظور بررسی نتایج درمانی بیماران با روش مذکور و مقایسه آن با مبتلایان به استئوآرتریت به علل دیگر انجام شد.مواد و روشها: مطالعه به روش کوهورت تاریخی انجام شد. بیست و هشت بیمار مبتلا به استئونکروز آواسکولار (AVN) مراحل III و IV طبقهبندی «فیکا» و «آرلِت»، با ۲۴ بیمار مبتلا به استئوآرتریت (OA) مراحل V و IV طبقهبندی «کرافت» که در بیمارستان اختر از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۵ تحت عمل جراحی به روش سطح تماس فلز روی فلز مفصل هیپ قرار گرفته بودند، با یکدیگر مقایسه شدند. بیماران دو گروه از نظر جنسیت و تیم جراحی همسان شدند. میانگین زمان پیگیری پس از عمل 22±41 ماه بود و نتایج عمل جراحی با استفاده از مقیاس هیپ «هاریس» ارزیابی شد.یافتهها: میانگین سن بیماران گروه AVN معادل ۷/۵±۳۰/۸۶ سال و گروه OA معادل ۱۲/۶± ۴۷/۸۸ سال بود (۰/۰۰۳=p < /em>). در گروه AVN، سه بیمار (۱۰/۷%) و در گروه OA سه بیمار (۱۲/۵%) دچار یکی از عوارض شکستگی گردن فمور و یا اشکال در کاپ استابولوم شده بودند (۰/۰۵). بازسازی مجدد در سه بیمار (۱۰/۷%) گروه AVN و ۳ بیمار (۱۲/۵%) گروه OA دیده شد (۰/۰۵). میانگین امتیاز «هاریس» در گروه AVN برابر ۷/۲± ۹۴ و در گروه OA برابر ۹/۴±۹۱/۲ (۰/۰۵)، و میانگین دامنۀ حرکات مفصل هیپ در گروه AVN برابر ۲۱۶±۶/۲ درجه و در گروه OA برابر ۵/۶±۱۹۶ درجه بود (۰/۰۵). نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که مبتلایان به استئونکروزآواسکولار پیشرفته و استئوآرتریت هیپ، با استفاده ازآرتروپلاستی به روش روکشگذاری فلز روی فلز نتایج قابلقبولی داشته و بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود نداشت. با این حال بررسی نتایج طولانی مدت این روش در درمان بیماران، به خصوص مبتلایان استئونکروز آواسکولار، جهت قضاوت نهایی ضروری به نظر میرسد.
فرامرز مصفا؛ مهوش آگاه؛ فریور عبداله زاده لاهیجی؛ پرویز جلیلی
چکیده
مقدمه: روشهای مختلفی برای بلوک شبکه براکیال وجود دارد که هر کدام معایب و مزایایی دارند. از بزرگترین معایب این روشها بلوک نشدن کامل همه شاخههای عصبی شبکه براکیال از جمله عصب اولنار و بخصوص مهمترین عوارض آن پنوموتوراکس است. هدف از این مطالعه معرفی روشی بود که ضمن ایجاد بلوک همه شاخههای عصبی بخصوص عصب اولنار، خطر ایجاد پنوموتوراکس ...
بیشتر
مقدمه: روشهای مختلفی برای بلوک شبکه براکیال وجود دارد که هر کدام معایب و مزایایی دارند. از بزرگترین معایب این روشها بلوک نشدن کامل همه شاخههای عصبی شبکه براکیال از جمله عصب اولنار و بخصوص مهمترین عوارض آن پنوموتوراکس است. هدف از این مطالعه معرفی روشی بود که ضمن ایجاد بلوک همه شاخههای عصبی بخصوص عصب اولنار، خطر ایجاد پنوموتوراکس را نداشته باشد.مواد و روشها: در یک مطالعه کاربردی توصیفی، ۵۰ بیمار (۳۰ مرد و ۲۰ زن) مراجعه کننده به مرکز درمانی آموزشی بیمارستان اختر، که کاندید اعمال جراحی ساعد و مچ دست بودند، طبق معیارهای تعیین شده انتخاب شدند. میانگین سنی بیماران ۳۵ سال بود. روش بلوک اینتراسکالن اصلاح شده در این بیماران اجرا گردید. محل تزریق بین دوسوم بالایی و یکسوم پایینی خط بین وسط استخوان کلاویکول و زایده chassaignac بود. پس از تزریق، میانگین زمان استقرار بیحسی عصب اولنار، میانگین زمان بیدردی و احتمال ایجاد پنوموتوراکس و میزان رضایتمندی بیمار ارزیابی شد.یافتهها: در کلیه بیماران، بیحسی عصب اولنار انجام شد. میانگین زمان استقرار بلوک ۱۵ دقیقه و ۴۴ ثانیه بود. میانگین طول مدت بیحسی ۳ ساعت و ۳۲ دقیقه بود. میزان وقوع بیدردی در حین جراحی ۹۶% بود. میزان رضایتمندی بیمار در ۷۰% موارد مطلوب گزارش گردید. پنوموتوراکس در هیچیک از بیماران مشاهده نگردید.نتیجهگیری: بلوک اینتراسکالن اصلاح شده روش مناسبی برای انجام اعمال جراحی ساعد و مچ دست میباشد و برخلاف روشهای مرسوم، خطر پنوموتوراکس را به همراه ندارد.
مهزاد جاوید؛ غلامحسین شاهچراغی؛ فریور عبداله زاده لاهیجی؛ عزیز احمدی؛ افشین فرهادی؛ غلامعلی عکاشه
چکیده
پیشزمینه: هدف از این مطالعه بررسی مکانیسمهای شایع ترومای اطفال در اثر تصادفات رانندگی در شهر بزرگ تهران، به عنوان نمونهای از شهرهای ایران و پیشنهاد راه کارهایی جهت جلوگیری از مشکلات عوارض ناشی از آن بود.مواد و روشها: مطالعه آزمایشی در ۳ مرکز ترومای اطفال تهران توسط انجمن ارتوپدی ایران آغاز گردید. تمام بیماران ۱۴ سال یا کوچکتر ...
بیشتر
پیشزمینه: هدف از این مطالعه بررسی مکانیسمهای شایع ترومای اطفال در اثر تصادفات رانندگی در شهر بزرگ تهران، به عنوان نمونهای از شهرهای ایران و پیشنهاد راه کارهایی جهت جلوگیری از مشکلات عوارض ناشی از آن بود.مواد و روشها: مطالعه آزمایشی در ۳ مرکز ترومای اطفال تهران توسط انجمن ارتوپدی ایران آغاز گردید. تمام بیماران ۱۴ سال یا کوچکتر که در اثر تصادف به این بیمارستانها منتقل میشدند و دچار آسیب بدنی شده بودند، در طول ۲۴ ساعت شبانه روز توسط پزشکان عمومی، بررسی میشدند و فرمهای مخصوص تکمیل میگردید. این بررسی در یک ماه از هر فصل سال گذشته انجام شد.یافتهها: از کل ۳۱۸ کودک مراجعه کننده به اورژانس بیمارستانها به دلیل تصادف، ۷۲۸۹ نفر دچار آسیبهای مختلف بدنی بودند (۲۱۵ پسر و ۷۲ دختر). در ۱۵۱ بیمار آسیب به سیستم استخوانیـ عضلانی و در ۳۱ بیمار نیز هیچگونه آسیب بدنی واضحی وجود نداشت. ۳۳/۶% بیماران نیز دچار تروماهای متعدد شده بودند. ۵۲/۸% تصادفات در بهار و تابستان ۲۱/۷% در پاییز و ۲۵/۵% در زمستان رخ داد. محل حادثه در ۷۱% در خیابان، ۱۷/۵% در کوچه و ۱۲/۵% در جاده و ۶۵% در هنگام شب و ۳۵% در روز بود. مکانیسم تروما در ۳۳/۷% موارد به علت تصادف بین موتورسیکلت و عابر پیاده و در ۳۱/۹% بین ماشین و عابر پیاده بود.آسیبهای استخوانی شامل شکستگی تی بیا و فیبولا (۶۲مورد)، فمور (۲۵ مورد)، ساعد (۱۸ مورد) و هومروس (۱۱ مورد) به ترتیب شیوع بودند. ۲۴% بیماران با آمبولانس به بیمارستان منتقل شده و بقیه توسط مردم یا خانواده بیمار رسانده شده بودند.نتیجهگیری: کودکان در معرض آسیبهای شدیدی در اثر تصادفات درون شهری میباشند که علت آن عدم اطلاعرسانی و آموزش کودکان و بزرگسالان در مورد مقررات راهنمایی و رانندگی است. بررسی وضعیت ایمنی رانندگی در شهر بزرگ تهران ضروری است و باید راهگشای بررسی مشابه در سایر شهرهای بزرگ در کشورهای در حال توسعه باشد.