سهراب کیهانی؛ آرش شرافت وزیری؛ محمدحسین نبیان
چکیده
پیشزمینه: هدف از این مطالعه بررسی نتایج بالینی ترمیم پارگی های شعاعی ریشه پشتی (فراریشه ای) و کندگی های ریشه پشتی منیسک خارجی در همراهی با آسیب رباط های متقاطع بود. مواد و روش ها: در یک مطالعه گذشتهنگر، اطلاعات پرونده بیماران از دی ماه ۱۳۸۵تا دی ماه ۱۳۸۹ در سه مرکز درمانی شهر تهران بررسی گردید. از تعداد ۶۰ بیمار که برای ...
بیشتر
پیشزمینه: هدف از این مطالعه بررسی نتایج بالینی ترمیم پارگی های شعاعی ریشه پشتی (فراریشه ای) و کندگی های ریشه پشتی منیسک خارجی در همراهی با آسیب رباط های متقاطع بود. مواد و روش ها: در یک مطالعه گذشتهنگر، اطلاعات پرونده بیماران از دی ماه ۱۳۸۵تا دی ماه ۱۳۸۹ در سه مرکز درمانی شهر تهران بررسی گردید. از تعداد ۶۰ بیمار که برای جداشدگی ریشه ای یا پارگی فراریشه ای منیسک خارجی درمان شده بودند، 40 بیمار در میانگین زمانی ۳۲/۴ ماه (۴۸-۲۴ ماه) پیگیری شدند. بیماران با استفاده از معیارهای نمره دهی کمیته بین المللی زانو ( IKDC )، «لیشلم» و «تگنر»؛ و آزمون های «لاکمن» و «مکموری» ارزیابی شدند. یافتهها: ۳۴بیمار تحت عمل بازسازی رباط متقاطع جلویی و ۶ بیمار تحت عمل بازسازی رباطهای متقاطع جلویی و پشتی قرار گرفته بودند و بهطور همزمان پارگی منیسک ترمیم شده بود. در پیگیری نهایی، براساس آزمون «لاکمن»، در همه بیماران رباط متقاطع کفایت لازم را داشت. هیچیک از بیماران از صدای کلیک شکایت نداشتند. میانگین نمره IKDC برابر ۷۵/۲۵ (۹۲-۵۴)؛ میانگین نمره «لیشلم» در ۲۲ بیمار ۹۴/۴ با رتبه عالی؛ و میانگین نمره «تگنر» ۷/۱۵ بود. ۱۴ بیمار که از بازیکنان حرفه ای فوتبال بودند، در زمان پیگیری، در همان سطح قبل از آسیب در لیگ حرفه ای بازی می کردند. نتیجهگیری: نتایج ترمیم آسیب های ریشه ای و فراریشه ای منیسک خارجی در بیمارانی که تحت عمل بازسازی رباطهای متقاطع جلویی و یا پشتی همزمان قرار می گیرند با نتایج قابل قبول همراه میباشد.
محمدرضا گیتی؛ آرش شرافت وزیری؛ لیلا اوریادی زنجانی؛ امیررضا فرهود
چکیده
پیشزمینه: هدف از انجام این مطالعه، سنجش مقادیر ایزوکینتیک پارگیهای ترمیم شده عضله سینهای بزرگ در مقایسه با سمت آسیب ندیده و تعیین حرکتی از سمت آسیبی بود که بیشتر از همه متأثر شده بود.مواد و روشها: نه پارگی عضله سینهای بزرگ در ۹ بیمار بررسی گردید. تمامی بیماران توسط یک جراح جراحی شدند و پس از میانگین مدت زمان ۲/۴ سال (۴-۱ سال)، ...
بیشتر
پیشزمینه: هدف از انجام این مطالعه، سنجش مقادیر ایزوکینتیک پارگیهای ترمیم شده عضله سینهای بزرگ در مقایسه با سمت آسیب ندیده و تعیین حرکتی از سمت آسیبی بود که بیشتر از همه متأثر شده بود.مواد و روشها: نه پارگی عضله سینهای بزرگ در ۹ بیمار بررسی گردید. تمامی بیماران توسط یک جراح جراحی شدند و پس از میانگین مدت زمان ۲/۴ سال (۴-۱ سال)، ارزیابیهای بالینی، پرسشنامه و دینامومتری ایزوکینتیک بهصورت دوطرفه انجام گردید. یک گروه متشکل از ۶ بدنساز آسیب ندیده نیز که توسط دینامومتری ایزوکینتیک ارزیابی شدند، برای بررسی تفاوتها بین دو اندام سالم، در مطالعه حضور داشتند.یافتهها: در گروه بیماران تفاوت معنیداری برای میانگین گشتاور خم شدن بین دو سمت آسیبدیده و ندیده مشاهد نشد (p < /em>≥۰/۰۵) در حرکات باز کردن تفاوت بین دو اندام معنیدار بود (۰/۰۳۴=p < /em>)، اما برای حرکات دیگر اختلاف معنیدار مشاهده نشد. براساس تقسیمبندی «کاکوانی»، هیچیک از بیماران در گروه عالی یا ضعیف قرار نگرفتند. نتایج ۶ بیمار خوب و ۳ بیمار نسبتاً خوب بود. مهمترین معیاری که باعث شد این ۳ بیمار، که سه ماه پس از آسیب جراحی شده بودند، در گروه نسبتاً خوب قرار گیرند، نارضایتی از عدم زیبایی بود.نتیجهگیری: ترمیم جراحی در درمان پارگی عضله سینهای بزرگ از درمان غیرجراحی مفیدتر میباشد و تمرکز بر تمرینات قدرتیِ خم کردن و باز کردن برای دستیابی به بهترین نتایج لازم است.
محمدرضا گیتی؛ آرش شرافت وزیری
چکیده
پیشزمنیه: اصولاً درمانهای متعددی برای شکستگیهای دیستال کلاویکل و دررفتگی مفصل آکرومیوکلاویکولار (AC) معرفی شدهاند که از آنها میتوان به ثابت کردن با پین، بازسازی رباطهای کوراکوکلاویکولار و ثابت کردن با پین و وایر اشاره کرد. ثابت کردن با «پلاک قلابدار»(hook plate) روشی نوین است و در این مقاله نتایج ثابت کردن شکستگیهای دیستال ...
بیشتر
پیشزمنیه: اصولاً درمانهای متعددی برای شکستگیهای دیستال کلاویکل و دررفتگی مفصل آکرومیوکلاویکولار (AC) معرفی شدهاند که از آنها میتوان به ثابت کردن با پین، بازسازی رباطهای کوراکوکلاویکولار و ثابت کردن با پین و وایر اشاره کرد. ثابت کردن با «پلاک قلابدار»(hook plate) روشی نوین است و در این مقاله نتایج ثابت کردن شکستگیهای دیستال کلاویکل و دررفتگی مفصل AC با این پلاک و عوارض احتمالی آن بررسی شد.مواد و روشها: در یک مطالعه گذشتهنگر، ۸۱ بیمار که با شکستگی ناپایدار دیستال کلاویکل و یا دررفتگی مفصل آکرومیوکلاویکولار بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۶ به سه مرکز درمانی شهر تهران مراجعه کرده و با استفاده از «پلاک قلابدار» تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند، بررسی شدند. در این مطالعه قابلیت اعتماد تثبیت با این پلاک و تاثیر آن روی فضای ساباکرومیال، نتایج بالینی از نظر کارکرد شانه، دامنه حرکت و وجود درد مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافتهها: تمام موارد شکستگی دیستال کلاویکل جوش خوردند. در آخرین پیگیری، میانگین نمره constant برابر ۹۳/۶ از ۱۰۰ بود. از لحاظ عوارض در ۱۶ مورد (۱۹/۷%) دامنه حرکت ایجاد شده با درد خفیف همراه بود و از لحاظ نمره constant نیز دامنه حرکتی کامل داشتند.در 2 مورد جااندازی ناکامل در مفصل AC وجود داشت که مجدداً عمل شدند. علیرغم تاکید، فقط ۱۸ بیمار ۸ تا ۱۲ ماه بعد از عمل برای درآوردن پلاک مراجعه نمودند.نتیجهگیری: این روش ثابت کردن، جهت شکستگیهای ناپایدار دیستال کلاویکل و نیز نوع III دررفتگی مفصل آکرومیوکلاویکولار کاملاً مناسب است، اما در دررفتگیهای نوع برای درآوردن پلاک بایستی براساس نیاز بیمار و با توجه به عوارض احتمالی و نیاز به عمل مجدد تصمیمگیری نماییم.