آرمین نیکزاد؛ فرید عباس زاده؛ زهرا سقایی؛ سهیل مهدی پور؛ فیروز مددی؛ مراد کریم پور
چکیده
پیشزمینه: تعویض مفصل زانو بک درمان استاندارد برای زانوهای مبتلا به ساییدگی است و اندازهگیری زاویه چرخش ناحیه دیستال فمور یکی از مهمترین مباحث میباشد. در روشهای متداول، این زاویه بهصورت دوبعدی و با تصاویر سیتی اسکن اندازهگیری میشود که البته با خطا همراه است. هدف از این تحقیق، بررسی نحوه اندازهگیری این زاویه ...
بیشتر
پیشزمینه: تعویض مفصل زانو بک درمان استاندارد برای زانوهای مبتلا به ساییدگی است و اندازهگیری زاویه چرخش ناحیه دیستال فمور یکی از مهمترین مباحث میباشد. در روشهای متداول، این زاویه بهصورت دوبعدی و با تصاویر سیتی اسکن اندازهگیری میشود که البته با خطا همراه است. هدف از این تحقیق، بررسی نحوه اندازهگیری این زاویه بهصورت سهبعدی بود.
مواد و روشها: با استفاده از تصاویر سیتیاسکن، مدل سه بعدی فمور ۴۰ بیمار با نرمافزارهای مهندسی استخراج گردید. با قرار دادن نشانهها، زاویه چرخش ناحیه انتهایی، با استفاده از محورهای برآمدگی پشتی، آناتومیک بین اپیکوندیلها، جراحی بین اپیکوندیلها و خط وایت ساید در دو نمای عمود بر محور آناتومی و مکانیکی محاسبه شد.
یافتهها: در حالت نمای مشاهده عمود بر محور مکانیکی، میانگین زاویه بین خط برآمدگی پشتی با خط وایت ساید، محور جراحی بین اپی کوندیلها و محور آناتومیک بین اپیکوندیلها به ترتیب برابر با ۳/۴۱ ، ۱/۳۱- و ۵/۵۳ ؛ و در حالت نمای مشاهده عمود بر محور آناتومی، به ترتیب ۰/۷۴- ، ۱/۲۶- و ۵/۶۷ درجه بود. نمودار بلند ـ آلتمن نشان داد، جز در محورهای بین اپیکوندیلها و جراحی بین اپیکوندیلها، رابطهای بین سایر زوایا وجود ندارد.
نتیجهگیری: محورهای برآمدگی پشتی، آناتومیک بین اپیکوندیلها، جراحی بین اپیکوندیلها، تحت تأثیر نمای اندازهگیری نمیباشند، اما اختلاف حدود ۴ درجه نشان میدهد اندازهگیریهایی که بر مبنای محور خط وایت ساید انجام میگیرد، تحت تأثیر نحوه قرارگیری اندام میباشد. عدم ارتباط این خطوط نشان میدهد که باید محورهای دیگر و بیشتری برای بهبود عمل جراحی استفاده شود.
مینا ایروانی؛ فرزام فرهمند؛ سهیل مهدی پور
چکیده
پیشزمینه: استئوتومی بالای تیبیا یک روش معمول برای درمان ناهمراستایی محوری اندام تحتانی (بدشکلیهای واروس-والگوس) است. موفقیت این جراحی به میزان اصلاح محور بارگذاری وابسته است. هدف از این مطالعه شبیهسازی جراحی استئوتومی بالای تیبیا در یک بیمار دارای بدشکلی واروس به منظور بررسی رابطه گوه استئوتومی با تغییرات محور مکانیکی ...
بیشتر
پیشزمینه: استئوتومی بالای تیبیا یک روش معمول برای درمان ناهمراستایی محوری اندام تحتانی (بدشکلیهای واروس-والگوس) است. موفقیت این جراحی به میزان اصلاح محور بارگذاری وابسته است. هدف از این مطالعه شبیهسازی جراحی استئوتومی بالای تیبیا در یک بیمار دارای بدشکلی واروس به منظور بررسی رابطه گوه استئوتومی با تغییرات محور مکانیکی و تغییرات پیکربندی مفصل بود.
مواد و روشها: به این منظور یک مدل المان محدود از بیمار دارای بدشکلی واروس برای تحلیل در محیط آباکوس ایجاد شد. هندسه مدل با استفاده از تصاویر سیتیاسکن کل اندام تحتانی و امآرآی مفصل زانو بازسازی شد. جراحی استئوتومی به صورت استئوتومی گوه بسته با قراردادن گوههایی با زوایای مختلف در قسمت پروگزیمال تیبیا و اعمال تغییر امتداد بارگذاری ناشی از آنها در مدل شبیهسازی شد. در طی آنالیز، یک بار ٦٠٠ نیوتنی در راستای محور مکانیکی مدل به مفصل ران اعمال شد و نتایج تغییرات در موقعیت فمور نسبت به تیبیا و توزیع نیرو در بافتهای نرم مفصل مورد مطالعه قرار گرفت.
یافتهها: مطالعه نشان داد که میزان اصلاح واقعی محور مکانیکی همواره کمتر از مقدار پیش بینی شده بر اساس امتداد استخوانها در پیش از جراحی است که در آن اثرات بافتهای نرم بر پیکربندی مفصل پس از جراحی در نظر گرفته نمیشود.
نتیجهگیری: مدلسازی اختصاصی بیمار میتواند با شبیهسازی عمل جراحی پیش از اجرای آن و تعیین میزان بهینه اصلاح، به بهبود نتایج عمل جراحی استئوتومی بالای تیبیا کمک کند.
پونه دهقان؛ زهرا سقایی؛ فرید عباس زاده؛ مراد کریم پور؛ سهیل مهدی پور
چکیده
پیشزمینه: در روشهای معمول اندازهگیری آنته ورژن بهصورت دوبعدی، از اسلایسهای سیتیاسکن و در روش سهبعدی از مدل استخراج شده استخوان از میان تصاویر سیتیاسکن استفاده میشود. هدف از انجام این مطالعه مقایسه اندازهگیری آنته ورژن گردن فمور به روش دوبعدی و سه بعدی بود.مواد و روشها: در این مطالعه گذشتهنگر، در ۴۰ بیمار (۶ ...
بیشتر
پیشزمینه: در روشهای معمول اندازهگیری آنته ورژن بهصورت دوبعدی، از اسلایسهای سیتیاسکن و در روش سهبعدی از مدل استخراج شده استخوان از میان تصاویر سیتیاسکن استفاده میشود. هدف از انجام این مطالعه مقایسه اندازهگیری آنته ورژن گردن فمور به روش دوبعدی و سه بعدی بود.مواد و روشها: در این مطالعه گذشتهنگر، در ۴۰ بیمار (۶ مرد، ۳۴ زن) مراجعه کننده به یک مرکز درمانی تهران، آنته ورژن فمور به روش دو بعدی و سه بعدی با استفاده از سیتیاسکن ارزیابی گردید. نقاط مرجع برای اندازهگیری این زاویه در هردو روش شامل مرکز سر فمور، مرکز گردن فمور، و برآمدگی پشتی دو کوندیل فمور بود. در روش سهبعدی صفحهای عمود بر محور آناتومی فمور بهعنوان نمای ارزیابی تعریف شد.یافتهها: میانگین آنته ورژن با روش دوبعدی ۹/۸ و در روش سه بعدی ۱۶/۱۱محاسبه گردید. نمودار «بلاند- آلتمن» نیز بین دو روش دو و سه بعدی اختلاف معنیدار نشان داد.نتیجهگیری: اختلاف بین دو روش دو و سه بعدی میتواند با انتخاب اسلایسها، نحوه قرارگیری بیمار بر روی تخت و یا تأثیر بدشکلی در روش دوبعدی وابسته باشد. در روش سهبعدی با تعیین صحیح تر علایم و زاویه دید فمور، خطاهای اندازهگیری کاهش مییابد. باتوجه به عدم وجود روش قطعی، لازم است بازبینی و مطالعات بیشتر در مورد نحوه اندازهگیری این زاویه صورت پذیرد.
فاطمه فرشیدی؛ ناصر فتورائی؛ سهیل مهدی پور؛ محمود شمس برهان
چکیده
پیشزمینه: پارگی رباط متقاطع جلویی از رایجترین آسیبهای زانو در ورزشکاران است. برای جبران عملکرد زانو پس از پارگی، عمل بازسازی رباط انجام میشود. این تحقیق تأثیر بازسازی تکرشتهای و دورشتهای رباط متقاطع جلویی روی تنش فشاری منیسکها را بررسی نمود. مواد و روشها: در این مطالعه ۴ حالت سالم، فاقد رباط متقاطع جلویی، بازسازی تکرشتهای ...
بیشتر
پیشزمینه: پارگی رباط متقاطع جلویی از رایجترین آسیبهای زانو در ورزشکاران است. برای جبران عملکرد زانو پس از پارگی، عمل بازسازی رباط انجام میشود. این تحقیق تأثیر بازسازی تکرشتهای و دورشتهای رباط متقاطع جلویی روی تنش فشاری منیسکها را بررسی نمود. مواد و روشها: در این مطالعه ۴ حالت سالم، فاقد رباط متقاطع جلویی، بازسازی تکرشتهای و دورشتهای رباط شبیهسازی شدند. ابتدا مدل ابر ن ق اط بافتها از تصاویر امآرآی و سپس مدل هندسی ساخته شد. در شبیهسازی اجزای محدود سهبعدی مفصل آناتومیکی زانو، استخوانها بهصورت صلب، غضروفها و منیسکها بهصورت الاستیک خطی و رباطها بهصورت فنر غیرخطی مدل شدند . بارگذاری با اعمال بار ۵۰ نیوتنی افقی به تیبیا صورت گرفت. یافتهها: ماکزیمم تنش فشاری در حالت فاقد رباط نزدیک به زانوی سالم، و کوچکتر از حالتهای بازسازی تکرشتهای و دورشتهای بود. توزیع تنش فشاری منیسکها در بازسازی تکرشتهای و دورشتهای شباهت بیشتری به حالت سالم داشت و در حالت فاقد رباط از حالت سالم متفاوت بود. کمترین مساحت سطوح تماس مربوط به حالت فاقد رباط بود. سطوح تماس حالت سالم در قسمت خارجی زانو، و در حالت بازسازی شده در قسمت داخلی زانو بیشتر بود. نتیجهگیری: فقدان رباط متقاطع جلویی، توزیع تنش فشاری منیسکها را نسبت به زانوی سالم تغییر میدهد و بازسازی تکرشتهای و دورشتهای رباط میتواند توزیع تنش را به حالت سالم نزدیک کند. فقدان رباط میتواند سطح تماس را کاهش دهد؛ در حالیکه بازسازیهای تکرشتهای و دورشتهای این کاهش را جبران میکند.