عادل ابراهیم پور؛ علی فتوحی؛ آرش ملکی
چکیده
شکستگی شفت اولنا توام با آسیب مفصل ریستال رادیواولنا در اطفال نادر است. این الگوی شکستگی با آسیب مونتژیا و یا گالزی مطابقت ندارد. مورد ما شکستگی اولنا با دررفتگی مفصل ریستال داریو اولنا در کودک ۱۰ ساله می باشد .
بیشتر
شکستگی شفت اولنا توام با آسیب مفصل ریستال رادیواولنا در اطفال نادر است. این الگوی شکستگی با آسیب مونتژیا و یا گالزی مطابقت ندارد. مورد ما شکستگی اولنا با دررفتگی مفصل ریستال داریو اولنا در کودک ۱۰ ساله می باشد .
آرش ملکی؛ فیروزه مددی؛ رامین ارژنگ؛ فیروز مددی
چکیده
۸۶۱/۰پیشزمینه: چرخش تیبیا عبارت از چرخش طبیعی محور مفصل دیستال تیبیا نسبت به محور مفصل پروگزیمال تیبیا حول محور طولی آن میباشد. هدف از انجام این مطالعه ارائه روشی برای اندازهگیری چرخش تیبیا با کمک سیتیاسکن بود. مواد و روشها: یک مطالعه تشخیصی بر روی ۶۴ داوطلب بالای ۱۶ سال با میانگین سنی ۷/۳۲ سال در یک مرکز تصویربرداری ...
بیشتر
۸۶۱/۰پیشزمینه: چرخش تیبیا عبارت از چرخش طبیعی محور مفصل دیستال تیبیا نسبت به محور مفصل پروگزیمال تیبیا حول محور طولی آن میباشد. هدف از انجام این مطالعه ارائه روشی برای اندازهگیری چرخش تیبیا با کمک سیتیاسکن بود. مواد و روشها: یک مطالعه تشخیصی بر روی ۶۴ داوطلب بالای ۱۶ سال با میانگین سنی ۷/۳۲ سال در یک مرکز تصویربرداری انجام گردید. به منظور تعیین چرخش تیبیا، سیتیاسکن ساق در آزمودنیها انجام شد. برشهای مناسب پروگزیمال و دیستال جهت تعیین چرخش تیبیا انتخاب شدند. پس از تعیین خط مرجع پروگزیمال تیبیا توسط یک پزشک برشهای مربوطه به تعداد لازم بر روی کاغذ چاپ و در اختیار چهار پزشک قرار گرفت. پزشکان با ۲ روش مختلف، در دو نوبت با فاصله یک ماه خط مرجع دیستال تیبیا را رسم نمودند، آنگاه زاویه ایجاد شده بین این دو خط توسط یک پزشک اندازهگیری شد. ضریب همبستگی بین مقادیر بهدست آمده تعیین و میزان تکرارپذیری هر یک از این روشها محاسبه گردید. یافتهها: در روش اول ضریب همبستگی بین مقادیر بهدست آمده توسط پزشکان مختلف ۸۶۱/۰و در روش دوم ۸۶۳/۰؛ و ضریب تکرارپذیری هر دو روش ۸۶۸/۰ بود. نتیجهگیری: با توجه به همبستگی بالا در روش دوم میتوان از این روش در بدشکلی فیبولا جهت تعیین میزان چرخش تیبیا استفاده کرد.
فریور ع. لاهیجی؛ رضا زندی؛ سهراب کیهانی؛ فرشاد صفدری؛ آرش ملکی؛ سیدرضا آقاپور؛ سلمان آذرسینا
چکیده
پیشزمینه: بیماری «کین باخ» از نکروز آواسکولار استخوان لونیت مچ دست ناشی میشود و باعث ایجاد درد و ناتوانی در افراد جوان و فعال میگردد. کوتاهسازی رادیوس یکی از روشهای درمان این بیماری است. در این مطالعه، نتایج درمان «کین باخ» با کوتاهسازی رادیوس ارائه گردید. مواد و روشها: در یک مطالعه گذشتهنگر، ۹ مرد و ۶ زن، با میانگین سنی ...
بیشتر
پیشزمینه: بیماری «کین باخ» از نکروز آواسکولار استخوان لونیت مچ دست ناشی میشود و باعث ایجاد درد و ناتوانی در افراد جوان و فعال میگردد. کوتاهسازی رادیوس یکی از روشهای درمان این بیماری است. در این مطالعه، نتایج درمان «کین باخ» با کوتاهسازی رادیوس ارائه گردید. مواد و روشها: در یک مطالعه گذشتهنگر، ۹ مرد و ۶ زن، با میانگین سنی ۳۷/۹±۶/۲۸ سال که تحت جراحی کوتاهسازی رادیوس قرار گرفته بودند، در یک مرکز درمانی تهران بررسی شدند. براساس تقسیمبندی «لیکمن»، ۲ بیمار دچار مرحله II، ۵ بیمار IIIa و ۸ بیمار IIIb بودند. در مراجعه نهایی، «ایندکس استال» (Stahl Index) و نسبت ارتفاع کارپال، درد، قدرت گرفتن اجسام و دامنه حرکتی مچ بررسی شدند و برای بیماران پرسشنامه Quick DASH تکمیل گردید. میانگین زمان پیگیری ۴۴/۲±۵ سال بود. یافتهها: درد و دامنه حرکتی، به غیر از ۲ مورد، در سایر بیماران بهبود یافت. قدرت گرفتن اجسام در ۱۳ بیمار در حد مطلوب؛ میانگین نمره Quick DASH در بیماران دچار مرحله II: ۸/۵±۰/۸۴؛ در بیماران دچار مرحله IIIa: ۱۲/۷۲±۵/۰۹ و در بیماران دچار مرحله IIIb: ۲۷/۵۷±۱۸/۸۷ بود. «ایندکس استال» و نسبت ارتفاع کارپال در بیماران دچار مرحله II ثابت ماند، اما در بیماران دچار دو مرحله دیگر بهطور معناداری کاهش یافت. در ۲ مورد، بیماری پیشرفت کرد. نتیجهگیری: به نظر میرسد انجام کوتاهسازی رادیوس در مراحل IIIa و IIIb مفید است و میتواند علایم بالینی بیماران را بهبود بخشد؛ اگرچه علایم پرتونگاری ممکن است پیشرفت نماید.
سیدمرتضی کاظمی؛ سیاوش همتی اسلاملو؛ آرش ملکی؛ رضا زندی؛ محمدعلی جلیلی؛ کیقباد عاشوری؛ فرشاد صفدری
چکیده
پیشزمینه: در مورد نقش افزایش شیب پشتی تیبیا در پارگی رباط متقاطع جلویی اختلاف نظر وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی نقش احتمالی شیب پشتی تیبیا در پارگی رباط متقاطع جلویی بود. مواد و روشها: مطالعه حاضر به صورت مورد- شاهدی برروی بیماران مراجعه کننده به یک مرکز درمانی ـ آموزشی شهر تهران در سالهای 88-1387 انجام گردید. ۶۱ بیمار دچار ...
بیشتر
پیشزمینه: در مورد نقش افزایش شیب پشتی تیبیا در پارگی رباط متقاطع جلویی اختلاف نظر وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی نقش احتمالی شیب پشتی تیبیا در پارگی رباط متقاطع جلویی بود. مواد و روشها: مطالعه حاضر به صورت مورد- شاهدی برروی بیماران مراجعه کننده به یک مرکز درمانی ـ آموزشی شهر تهران در سالهای 88-1387 انجام گردید. ۶۱ بیمار دچار پارگی رباط متقاطع جلویی که مستعد عمل بازسازی بودند (گروه مورد) با ۶۱ نفر بدون پارگی رباط (گروه شاهد) مقایسه شدند. دو گروه مورد و شاهد از نظر سن و جنس با یکدیگر همسان شدند. میزان شیب پشتی تیبیا با استفاده از پرتونگاری نمای کناری واقعی در دو گروه اندازهگیری و مقایسه گردید. یافتهها: شیب پشتی تیبیا در گروه شاهد ۸/۱±۴/۹ و در بیماران دچار پارگی رباط متقاطع جلویی ۴/۴±۳/۱۲ درجه بود و بین دو گروه اختلاف آماری معنیداری وجود داشت (۰۰۱/۰=p). همچنین میزان شیب بیش از ۱۰ درجه، در گروه مورد ۱/۳ برابر بیشتر از گروه شاهد بود. نتیجهگیری: افزایش شیب پشتی تیبیا در افزایش احتمال پارگی رباط متقاطع جلویی موثر است. بنابراین بررسی این شیب در ورزشکاران و افراد فعال و اقدامات لازم جهت پیشگیری از پارگی آن توصیه میگردد.
فیروز مددی؛ حعفر توکلیان؛ آرش ملکی؛ مهدی رحیمی؛ رضا زندی؛ محمدرضا بیگدلی
چکیده
پیشزمینه: رباط متقاطع جلویی، ساختمان اولیهای است که جابهجایی جلویی تیبیا را کنترل میکند. بازسازی این رباط میتواند عمکرد طبیعی زانو را بازگرداند. هدف از این مطالعه مقایسه سه روش تثبیت فمور در بازسازی رباط متقاطع جلویی زانو میباشد.مواد و روشها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی، ۱۲۰ بیمار بهصورت تصادفی در 3 گروه ۴۰ نفره ...
بیشتر
پیشزمینه: رباط متقاطع جلویی، ساختمان اولیهای است که جابهجایی جلویی تیبیا را کنترل میکند. بازسازی این رباط میتواند عمکرد طبیعی زانو را بازگرداند. هدف از این مطالعه مقایسه سه روش تثبیت فمور در بازسازی رباط متقاطع جلویی زانو میباشد.مواد و روشها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی، ۱۲۰ بیمار بهصورت تصادفی در 3 گروه ۴۰ نفره قرار گرفتند. هر گروه با یکی از سه روش تثبیت فمور «آپرفیکس»، «رجیدفیکس»، و «اندوباتون» تحت درمان قرار گرفتنند. بیماران قبل و ۱۲ ماه پس از جراحی، معاینه و براساس میزان جابهجایی جلویی تیبیا به کمک KT-1000 نمرهبندی «لیشلم» مقایسه شدند.یافتهها: در روش تثبیت با «اندوباتون»، نمره «لیشُلم» از ۱۸/۵۹±۶۳/۲۱ قبل از بازسازی رباط به ۹/۴۷±۹۰/۶۴ بعد از بازسازی، در تثبیت با روش «آپرفیکس» از ۱۸/۷۴±۶۵/۷۲ به ۵/۳۵±۹۶/۲۲ و در تثبیت با «رجیدفیکس» از ۱۷/۴۵±۶۹/۲۱ به ۹/۴۷±۹۰/۶۴ افزایش یافت. شش مورد شکست در روش «اندوباتون»، ۴ مورد در «رجیدفیکس»، و ۱ مورد در روش «آپرفیکس» وجود داشت. میزان جابهجایی جلویی تیبیا در روش «اندوباتون» ۱/۵۸±۳/۹۶ میلیمتر، در روش «رجیدفیکس» ۱/۴۸±۴/۲۸ میلیمتر و در روش «آپرفیکس» ۱/۷۹±۴/۰۳ میلیمتر بود. از نظر طول زمان جراحی، بین سه روش تثبیت فمور اختلاف معنیداری وجود نداشت.نتیجهگیری: از نظر قدرت پیوند در ابتدای کار و نتایج کلی، روش «آپرفیکس» نتایج بهتری نسبت به دو روش دیگر نشان داد. تحقیقات بیشتر با تعداد بیشتر بیماران و دوره پیگیری طولانیتر در این زمینه توصیه میگردد.